راز وجوب ایمان به ملائکه خداوند در سوره توحید اسم ذات خود را "الله" و سر سلسله نامهای صفات خود را "احد" معرفی فرموده است : قل هوالله احد -- و تمام اسماء دیگر خداوند اسماء صفات هستند و ذات خداوند قابل تصور و تعریف نیست و تنها با توجه به آثار صفات او ,وآن هم متناسب با قدرت درک و استنباط خدادادی بندگان از آیات منزل و آیات آفاتق و انفس آگاهیی برای انسان حاصل میشود برای فهم بیشتر از تعاریف مربوط به اسماء و صفات نیز خداوند اصولی را تعریف فرموده است که آن اصول باید در نظر گرفته شود تا مبادا بندگان مؤمن با اندیشه در اسماء صفات خداوند گرفتار گمراهی و کج فهمی بشوند . یکی از آن اصول جمله عظیم "لیس کمثله شیء" میباشد یعنی در کل هستی چیزی مانند او نیست یا به عبارتی او مانند هیچ چیزی نیست مانند این که ما فرضاً بخواهیم با رحمانیت یا رحیمیت خدا را بشناسیم که اگر اصل لیس کمثله شیء را در نظر بگیریم دیگر نمیتوانیم مهربانی و بخشش خداوند را مانند مهربانی و بخشش مخلوق خداوند تصور کنیم چون مهر و بخشندگی او مانند مهربانی و بخشش انسانها نیست و همینگونه تمام صقات دیگر او .........اماخداوند خود در ضمن آیات قرآن کریم هدایات لازم را برای بندگان مؤمن خود بیان فرموده است وهرکه را بخواهد از آنها بهرهمند مینماید. برای نمونه سر سلسله اسامی صفات خود را" احدیت" معرفی کرده است :-" قل هوالله احد " طبق اصل لیس کمثله شیء ما نمیتوانیم فردیت او را مانند فردیت مخلوقات او ویا تصورات ذهنی خودمان ازسلسله اعداد و یا تجسم آنها در هستی به پنداریم اما خود اوراه رسیدن به مقصود را به ما نشان داده است :- ذالک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین :الذین یومنون بالغیب و....:-- بدون هیچ شک و تردیدی این کتاب هدایت و راهنمایی است برای اهل تقوا (خدا داران و حویشتن داران )و آنان کسانی هستند که به غیپ ایمان دارند و .....و.در موارد متعدد برای ما بیان کرده است که هستی دوتاست ,هستی مشهود و اجزای آن که برای ما دیدنی است وهستیی نا مشهود (عالم غیب) که دیدنی نیست----- یا مانند جسم که برای ما قابل دیدن است و روان یاروح که دیدنی نیست اما وجود دارد پس ایمان داشتن به عالم دیگر که آن هم مانند عالم مشهود از اجزای بیشماری تشکیل شده است یکی از ضروریات درجه اول ا ایمان است و انکار آن0 کفر میباشد و بنابراین انکار اجزای آن هم که جنییان فرشتگان بهشت و جهنم ووو.... میباشند کفر است زیرا در این صورت هستی رایکی میپنداشتتیم واگر هستی را یکی به پندار یم در این صورت هستی در یگانگی عددی نیز مانند خداوند تصور میشود و در چنین حالتی برای خداوند قرینه شمرده میشود و خداوند دیگر یگانه و بی همتای مطلق بحساب نمیآمد. همین گونه است اجزای هستی که ازجمله آنها ملائکه هستند که از همین گونه افراد و اجزا شکل گرفته است علاوه بر این اگر ما به وجود فرشتگان ایمان نداشته باشیم به این معنی است که قول خدا را و آیات او را که تشکیل دهنده قرآن هستند قبول نداریم واصل نبوت را انکار کرده ایم و لذا رسماً کافر خواهیم بود ! نیز از آیات اصولی قرآن کریم آیهای 49 از سوره 51 و آیات هم معنی آنست که میفرماید:- ومن کل شیء خلقنا زوجین....:- از هر چیزی و برای هر چیزی دو زوج آفریدیم که خود هستی هم چیزی میباشد و بنابراین بایدقرینه وزوجی داشته باشد ---علاوه بر اینها اگر ما به قرینه و زوج داشتن هر چیزی ایمان داشته باشیم میتوانیم معنی آیه:- رب المشرقین ورب المغربین :- پروردگار دو مشرق و دو مغرب از سوره ی جن و بسیاری از آیات دیگر قرآن کریم را بهتر ادراک نماییم و سرسری و بدون تدبر کافی از آنها نمی گذشتیم چنانکه میقر ماید :- ولا تعجل بالقرآن من قبل ان یقضی الیک وحیه وقل رب زدنی علما :-در قرآن خواندن شتاب مکن (و از تدبر کافی در آن مگذر) پیش از این که وحی و روح معانی آن بر تو القا گردد وباز در چنین صورتی هم از خداوند بخواه و بگو پروردگارا بر دانش من بیفزای! جعفر ناظم رعایا