پاسخ به مقاله ای خلاف حقیقت- نویسنده جعفر ناظم رعایا
باید صراحتاً گفت که به استناد تعالیم قرآن کریم نظر فوق که تابع نظرات پیشینیان میباشد و سبب شده است که مسلمانان عقبمانده و در حالت انفعالی در برابر کفر جهانی قرار گیرند وبه غلط تصورکرده اند که باید از بشری که خداوند خواسته است انسان و آدم و خلیفهاللهبوجود آورد میخواهند با امحائ نیمی از وجود انسان که بخش ماذ ی ان است از او فرشته بسازند و به جای مقتدر کردن او در برابر کفر جهانی او را اسیر و بیچاره و آسیبپذیر نمایند. خداوندی که خالق بشرو تعیینکننده هدف برای او بمنظور رسانیدن به کمال -یعنی مقام خلیفهالله است در قرآن کریم که اساسنامه قوانین یک نظام دینی مترقی و پویا برای انسان است خلاصه فشرده تعاریف رهنمودی خود ,وجود خود انسانرا به عنوان یگ الگووماکت دقیق و معلومو مشخص تعیین فرموده که هم معرف نظامی دینی و معنوی وهم نظام مادی ومدنی زندگی او میباشد وهرکس غیر از این نظری بدهد و یا هدفی تعیین نماید دانسته یا ندانسته برخلاف خواست خداوند که مصلحت مسلم دینی و مردمی میباشد قیام و اقدام نموده است -آیه 30 از سوره 30 :-فافم و جهک للدین حنیفا فطرت الله اللتی فطر الناس علیها لا تبدیل لحلق الله ذالک الدین القیم و لکن اکثر الناس لایعلمون :-همت استوار بدار برای برقراری یک نظام اسلامی حقیقتگرایی که مطابق فطرت یا ناموس خلقت خداوند باشد -او انسان را بر اساس آین فطرت آفریده است - تبدیل وتغییری در آفرینش خداوند نباید داده شود- دین پایدار چنین است که مطابق با ناموس فطرت باشد ولیکن اکثر مردم اینرانمیدانند.-- و گمان میکنند که دین را که براساس تنظیم امور مادی و معنوی انسانها میباشد باید از مجرای طبیعی خود خارج کرد و ماورایی نمود و نیز بعد مادی امور انسانها را نادیده گرفت و تمامی اهتمام را به تقویت آن چه خود معنوی می پندارند مصروف نمود ! . بعضیها نمیدانند که عبادت واقعی آن است که هر چه را خداوند فرموده است باید بدون استثنا گردن نهیم و فرقی نیست که در خصوص امور دنیوی باشد یا اخروی -اصل انجام فرمان و خواست خداوند است -در عمل هم همین گونه است -پیشانی بر خاک است که ماده است و دل به سوی خداوند -روبهسوی کعبه است که مقداری مواد مادی است و لب به تسبیح در حرکت -تن که ماده است اطراف خانه میچرخد و روان که از ماورا است در ماورا هاپرواز میکند- به فرمان خدا از خوردن و آشامیدن لب فر و میبندیم و به خواست همو روزه را افطار میکنیم .نیمی از وجود ما ماده است و نیمی دیگر رو ح یعنی معنویت و دینی هم که براساس فطرت تشکیل شده برای تنظیم امور این هر 2 بعد است و بیکسان باید مراعات شود :-و نفس و ما سوایها -فالهمها فجورها وتقویها - قد افلح من زکیها -وقد خخاب من دسیها:-، شخصیت انسان را مورد توجه قرار دهید و آنچه آن را متعادل مینماید- خداوند برای متعادل بودن شخصیت انسان فطرت سرکشی ها و خویشتنداری را -در وجود آنسان تعبیه فرمود -رستکارو سعادتمند کسی است که زواید این دو صفت را برطرف کند و به راستی که زیانکار است آن کسی که بر خلاف نظام فطرت به تقویت یکی از دوبخش سرکشی ها و خویشتنداریها یا مبالغه یا مسامحه کند . در این خصوص بحث بسیار است که در این مختصر نمیگنجد .