SHAMAMEH.ORG

سياست سپاهي گري اسلامي يا دفاع
«انّ شرّ الدوّاب عندالله الّذين كفروا فهم لايؤمنون»: همانا كه بدترين جنبندگان نزد خداوند كساني هستند كه كافرند و اميدي هم به ايمان آوردنشان نيست (55 انفال).
«الّذين عاهدت منهم ثمّ ينقضون عهدهم في كلّ مرّة و هم لا يتّقون»: آن ها كساني هستند كه از آنان پيمان گرفتي (هم پيمان شديد) ولي هر بار پيمان مي شكنند و عهد نگهدار نيستند (56 انفال) «فامّا تثقفنّهم في الحرب فشرّد بهم من خلفهم لعلّهم يذكّرون»: پس اگر در جنگ با آنها روبرو شدي بين آنان و پيشتيبانانشان فاصله و جدائي بيفكن شايد موقعيّت ضعف خود را درك كنند (و دست از جنگ بكشند) (57 انفال).
«و امّا تخافنّ من قوم خيانة فانبذ اليهم علي سواء انّ الله لا يحبّ الخائنين»: و هرگاه از خيانت (در پيمان) ملتي مي ترسي پيمان نامه را به سوي آن ها متقابلاً پرتاب كن زيرا خداوند خيانت كاران را دوست نمي دارد (58 انفال).
«و لا يحسبنّ الّذين كفروا سبقوا انّهم لا يعجزون»: (اينكه عهدنامه را متقابلاً و از موضع قدرت به صورت آنها بزني براي اين است كه) كفار نه پندارد پيشدستي كردنشان موجب ناتواني شما شده است (59انفال).
«و اعدوا لهم ما استطعتم من قوّة و من رباط الخيل ترهبون به عدوّالله و عدوّكم و اخرين من دونهم لاتعلمونهم الله يعلمهّم و ما تنفقوا من شيء في سبيل الله يوفّ اليكم و انتم لا تُظلمون»: تا هر چه مي توانيد مسلمانان را با نيروي نظامي و بخصوص سواره نظام تدارك كنيد (و آماده نگاه داريد) تا با اين آمادگي دشمنان خدا و دشمنان خود تا خود آنان را بهراسانيد و نيز كساني را كه شما نمي شناسيد و كساني ديگر را كه پشت سر آنها هستند (هم پيمان هاي نظامي آنها را) نمي شناسيد ولي خداوند آنان را مي شناسد كه دشمن هستند بهراسيد و هر مبلغ و مقدار در راه خدا انفاق كنيد كاملاً به شما باز پرداخت مي شود و شما مورد ستم قرار نمي گيريد (60 انفال). اشارات اين آيه به شرح زير مي باشند:
1 ـ تداركات نظامي مسلمانان بايد تا آخرين حدّ توانائي باشد «و اعدّوا لهم ما استطعتم من قوّة»..........
2 ـ در تجهيز قوا بايد به سواره نظام (كه امروز نيروهاي موتوري زميني ـ نيروي هوائي و دريائي.... جانشين آن است) توجّه خاصّ مبذول گردد: «و من رباط الخيل....» يعني سپاه بايد تحرك كافي متناسب با مقتضيّات زمان داشته باشد.
3 ـ تدارك نيروي نظامي بايد تا حدّي باشد كه دشمنان خدا و دشمنان بندگان خدا را به هراس افكند و دشمنان احتمالي شناخته نشده هم و هم پيمان هاي نظامي دشمنان نبايد از نظر دور بمانند: «ترهبون به عدوالله و عدوّكم و آخرين من دونهم لا تعلمونهم الله يعلمهم.
4 ـ هر چه در راه تدارك نيرو هزينه شود اصراف نيست بلكه انفاق در راه خداوند است و تلافي مي شود: «و ما تنفقوا من شيء في سبيل الله يوفّ اليكم.......»
5 ـ از جمله «و ما تنفقوا من شيء في سبيل الله»، معلوم مي شود كه تأمين هزينه هاي تجهيز قواي نظامي در صورت تنگ دستي حكومت اسلامي مانند هزينه هاي ضروري افراد تحت الكفاله به عهده همگان قرار مي گيرد امّا طبق مفاد جملة «يوفّ اليكم و انتم لا تظلمون» معلوم مي شود كه پس از رفع تنگدستي بايد كلّ پرداختهاي مردم را حاكم اسلام در حقِّ آنان تأديه كند، و نيز از مجموع اين دو جمله معلوم مي شود كه خداوند نيز وعده داده است كه هر چه در حفظ حدود و ثغور اسلام و آماده نگهداري نيروي نظامي خرج شود خداوند آن را جبران خواهد كرد، يعني زمينة مساعدي كه پس از پيروزي نصيب مي شود همه چيز را جبران مي نمايد.
از توجّه بيشتر در آيه معلوم مي شود كه نيروي نظامي اسلام بايد هميشه قويتر از نيروهاي شناخته شده دشمنان اسلام باشد به نحوي كه دشمن هميشه در هراس باشد و به فكر تجاوز به سرزمينهاي اسلام نيفتد.
6 ـ از جملة: «ترهبون به عدوّالله و عدوّكم» معلوم مي شود كه تجهيز و آماده نگاهداري قواي نظامي براي هراسانيدن دشمن از طمع به كشورهاي اسلامي و دفاع است نه به منظور حمله و كشورگشائي.
7 ـ از جملة «و اخرين من دونهم لا تعلمونهم الله يعلمهم» معلوم مي شود كه براي تجهيز قواي نظامي نبايد فقط نيروي شناخته شدة دشمن را مورد نظر داشت بلكه كه بايد نيروهاي متّحدان و هم پيمانان دشمن را كه ممكن است به پشتيباني دشمن متجاوز برخيزند هم به حساب آورد و آمادگي نظامي بگونه اي باشد كه از پس آنها نيز به توان بر آمد.
8 ـ از جملة «ترهبون به عدوّالله و عدوّكم» به نظر مي رسد كه در امر تجهيز نظامي بايد به دوستان تضمين و اطمينان كافي داده شود كه قصد به خطر افكندن نظام و امنيّت آنان در بين نيست بلكه منظور از تجهيز قوا دفاع در برابر دشمنان است.
«و ان جنحوا للسّلم فاجنح لها و توكّل علي الله انّه هو السّميع العليم»: و اگر آغازگران جنگ براي تسليم بال و پر فرو نهادند (امان خواستند) پس تو هم بال فرو نه (تواضع كن و امان بده) و بر خداوند توكلّ كن كه او شنوا است (مذاكرات فيما بين شما را مي شنود) و داناست (از عواقب و نتايج صلح آگاه است). (61 انفال)
«و ان يريدوا ان يخدعوك فانّ حسبك الله هو الّذي ايّدك بنصره و بالمؤمنين»: و هرگاه هم قصد فريب ترا (در طلب صلح) داشته باشند (مترس) زيرا خداوند براي تو كافي است، او كسي است كه تو را با ياري خود و به وسيلة مؤمنان تأييد كرد تا درجنگ پيروز شدي (با هدايت تو به سياست نظامي گري و دفاع از مرز و بوم اسلام بر اساس مفاهيم (آيه 62)و آيات ديگر تقويت و آگاه ساخت تا نحوه پيمان بستن و اقدام در برابر پيمان شكستن و قبول صلح و آماده كردن قوا و تجهيز سپاه و گرفتار نشدن به غرور در هنگام پيروزي با تعليم فروتني «فاجنح لها» و... را بداني)
آنچه به طور اختصار ذيل آيات مربوط به سياست نظامي گري اسلام عرضه گرديد براي توجّه دادن به دقائق امر فعلاً كافي به نظر مي رسد و بر متخصّصان نظامي است كه نكات مورد اشاره آيات فوق و اشارات بسيار در آيات ديگر سوره انفال و سوره هاي ديگر را دقيقاً بررسي و سر لوحه امور سپاهي گري قرار دهند.
نظر به اينكه امروز جهان كفر و استكبار نيروهاي بسيار عظيم و مجهّز به انواع سلاح هاي فوق مدرن براي كشتارهاي جمعي و انهدام هاي مدني دارد تكليف بسيار سنگيني بر گردن مسلمانان مي باشند تا بتوانند در برابر تكهاي بسيار محتمل دشمن از خود دفاع كنند تا چه رسد به اينكه بخواهند دشمن را بهراسانند.
تجهيز قوا در اين عصر كار سهل و ساده اي نيست ـ احتياج به دانش ـ تكنيك ـ تاكتيك ـ صنايع مختلف عظيم و تجارب بسيار دارد، كه اين همه نيازمند ثروت است و بدون ثروت هنگفت عمومي رفع نيازهاي مذكور ممكن نيست. به همين جهت هم هست كه نويسنده هرگونه ايجاد بي رغبتي نسبت به مال و ثروت را در ذهن و باور مسلمانان يك گناه عظيم مي داند و مصلحين اجتماع را توصيه مي كنيم كه آن چه در مورد لزوم بي اعتنائي به مادّيات و تقويت زهد، و درويش مسلكي به مسلمانان گفته شده است كافي است، و فعلاً ضرورت دارد كه براي تقويت بنيه دفاعي مسلمانان واقعيّت هاي مسلمي را كه در قرآن مردم را به آن ها متوجّه نموده است يعني كمال بهره وري از نعمات الهي انباشته شده در سرزمين هاي اسلامي را از زير پرده پوشي هاي گذشته بيرون بياوريم و آن حقايق را آشكار در برابر ديدگان مسلمانان قرار دهيم و آنان را ترغيب به و بهره برداري هر چه بيشتر از مواهب الهي كنيم كه در طبيعت براي بندگان خود ذخيره فرموده است. از اين اشارات به خوبي معلوم مي شود كه مقياس قدرت دفاعي نظام اسلامي متناسب است با قدرت تهاجمي دشمنان ملت، و لذا هر قدر آنها قدرتمند باشند بايد نيروي دفاعي اسلام قوي تر باشد به نحوي كه آنها جرئت حمله به حدود و ثغور اسلامي را هم نداشته باشند، و لذا داشتن يك چنين قدرت دفاعي مستلزم بهره گيري از بالاترين امكانات علمي و صنعتي و تكنيكي و تاكتيكي مي باشد و بنابراين تقويت بنيه اقتصادي، علمي، صنعتي سياسي و نظامي و غيره براي مسلمانان مانند اصل جهاد و دفاع واجب مي باشد؟
تمام حقوق این سایت متعلق به آقای ناظم الرعایا می باشد.
طراحی و اجرا توسط شرکت فرابرد شبکه