2- اسلام و مدرنيته
به طوري كه فوقاً نيز بيان كرديم، نبايد انتظار داشته باشيم كه خداوند كتابهاي حجيم درباره هر موضوع نازل كرده باشد و فرشتگان غلاظ و شداد هم به همراه آنها بفرستد تا ما گوشه چشمي به آن بنمائيم ؛بلكه اگر ما مؤمن به آسماني بودن قرآن باشيم كافي است تا مختصر اشارهاي فرموده باشد تا ما با جان و دل آن را دنبال كنيم: از تو به يك اشاره از ما به سر دويدن. بنابراين اگر در تمام قرآن در خصوص نوگرايي، تعاليطلبي و خلاقيت اسلام و مسلمانان چيزي نفرمئده باشد جز اينكه فرموده است: ما «آدم» را خليفه خود در زمين قرار داديم: انّي جاعلَ في الارض خليفة - وعد الّله الذيّن امنوا و عملوا الصالحات ليستخلفنّهُم في الارض كَما استخلف الّذين من قبلهم و ليمكنّن لهم دينهم الّذي ارتضي و ليبدلنّهم من بعد خوفهم امناً.... (اي فرشتگان) مسّلم بدانيد كه من (با آفرينش آدم) بر روي زمين نظرم خليفه قرار دادن است.... خداوند وعده داده است تا كساني از شما را كه به دين اسلام بگروند و نيكو كاري را پيشه كنند مسلماً و قطعاً آنها را در زمين به خلافت بر ميگزيند آن چنان كه پيشينيان را به خلافت برگزيد و قطعاً و مسلماً «ديني» كه براي آنان پسنديده است «تمكن و اقتدار» خواهد بخشيد و قطعاً و مسلماً احوال آنان را از ترس و ناامني به امن و امان تبديل خواهد كرد...24/55-2/29.
عمل صالح از نظر قرآن كريم دامنه بسيار گسترده دارد و بر تمام شئون اجتماع اعم از عبادت، سياست، فرهنگ، هنر، علم، صنعت، تجارت و.... نظارت و اشتمال دارد - و بنابراين منحصر به آن چيزهايي نيست كه در اصطلاحات ديني، معروف گرديده است چنان كه خطاب به نوح فرموده است: كشتي را مطابق نظر و صلاحديد ما بساز و نيز خطاب به داود فرموده است: زره (پوشش دفاعي) بساز و در بافتن اندازه نگاه دار (استاندارد ايمني/دفاعي را رعايت كن)كارها را با نيكوترين صورت انجام دهيد زيرا من به آنچه ميكنيد بينا هستم 34/11.
در آيه ماقبل 24/55 نكات هدايتي بسيار مهمّي لحاظ شده است .
1- خداوند به كساني كه به نظام اسلام كه خداوند تشريح فرموده است وعده داده است كه هر گاه كارهاي صحيح و نيك انجام دهد آنها را به خلافت خود بر روي زمين بر ميگزيند و اين وعده را با دو قسم تأكيد فرموده است: ليستخلفنهم (ل و تشديد) و قول خداوند خلاف نميشود.
2- نمونه ارائه فرموده است كه مثلاً تاريخ گذشتگان را مرور كنيد تا برايتان قطع و مسلم شود كه آناني كه در گذشته تاريخ مصلحت خويش را شناختهاند و امكانات خدادادي را در جهت صحيح به كار گرفته به خلافت خدا نائل گشتند - به خلاقيت و توسعه و تعالي توانا شدند : كما استخلف الذّين من قيلهم.
3- تاكيد مكرر فرموده است كه نظام ديني مردم درستكار و فعّال در زمين، متمّكن و مقتدر خواهد شد: و ليمكنّن لهم دينهم...و اقتدار نظام ديني در زمين به اين معني است كه به گونهاي نوگرا و متّرقي و عملي خواهد شد كه نظامهاي ديگر هر مقدار پيش بروند نظام ديني پيشتر خواهد بود.
4- وقتي امور بر اساس صحيح برنامه ريزي و عملي شود: و عملوا الصّالحات، نظام به گونهاي پايدار و متمكن و مقتدر خواهد شد كه ديگر از هيچ قدرتي نه از هجوم نظامي، نه از هجوم فرهنگي، نه از پيشرفتهاي علمي/صنعتي/مدني/سياسي دشمن هراسي نخواهد داشت و ترس آن مبدل به امن و امان خواهد شد - وليبدلنّهم من بعد خوفهم امناً -.
چون نظام اسلامي فقط در ظرف جهاني قابل قياس است وقتي خداوند آن را متمّكن و مقتدر ميخواهد معلوم است كه بايد در سطح جهان متمّكن و مقتدر باشد آن هم به گونهاي كه هر قدر جهانيان مقتدر باشند نظام اسلام مقتدرتر باشد تا حّدي كه افراد و مجتمعات آن از هيچ قدرتي هراسي نداشته باشند و لازمه دست يابي به چنين درجهاي به كارگيري حداكثر استعدادها و تواناييها و لوازم نوگرايي و تعاليطلبي را در تمام ابعاد مادّي معنوي ميطلبد
دين اسلام كه اساسنامه آن قرآن كريم است هدفهاي اين جهاني مسلمانان را عزّت و مركزيت و اسوه و الگو بودن براي جهانيان تعيين كرده است.
1- و للّه العّزة و لرسوله و للمؤمنين...و عزت مخصوص خداوند و پيامبر او و مؤمنان است - از اين آيه بخوبي معلوم است كه عزّت در مقياس جهاني مورد نظر است و نيز چون مقياس است معلوم ميدارد كه هر قدر از اين لحاظ در موضع ضعف باشيم به همان مقدار ايمان ما عيب و اشكال دارد!
2- و كذالك جعلناكم امة وسطاً لتكونوا شهداء علي النّاس و يكون الرّسول عليكم شهيداً : و بدين گونه ما شما را يك امّت وسط قرار داديم تا ناظر و نمونه براي عامّه مردم (ناس) باشيد، آن چنان كه پيامبر براي شما اسوه و نمونه و شاهد ميباشد. 2/142. صفحه بعد>>