SHAMAMEH.ORG

فرهنگ،تمدن،دین و ارتباط متقابل آنها 1

همينگونه‌ است‌ يك‌ اجتماع‌ كه‌ اگر در مرحله بدوي‌ و فطري‌ باشد بر خصوصيات‌ پيشينيان‌ (موروثي‌) خواهد بود امّا آنگاه‌ كه‌ باز شود و با اجتماعات‌ ديگر مرتبط‌ گردد هم‌ متأثر ميگردد و هم‌ تأثير ميگذارد، مانند عشاير و ساكنان‌ مناطق‌ حواشي‌ مرزهاي‌ اقوام‌ و ملل‌ ديگر كه‌ از لحاظ‌ واژه‌ و لهجه‌ و آداب‌ و رسوم‌ و حتّي‌ رنگ‌ و نژاد، در نتيجه‌ آميزش‌ و اختلاط‌ بتدريج‌ متجانس‌ و هم‌ آهنگ‌ با همسايگان‌ ميگردند.
امروز كه‌ بعلّت‌ گسترش‌ حيرت‌انگيز وسائل‌ ارتباط‌ جمعي‌ محدوده‌هاي‌ فرهنگي‌ اجتماعات‌ برداشته‌ شده‌ و از اين‌ نظر جهان‌ به‌ يك‌ مجموعه بزرگ‌ انساني‌ تبديل‌ گرديده‌ است‌، فرهنگهاي‌ قومي‌، محّلي‌ و منطقه‌اي‌ شديداًآسيب‌پذير شده‌ اندو حفظ‌ فرهنگهاي‌ موروثي‌ و ملّي‌ بسيار مشكل‌ گرديده‌ و بهمين‌ علت‌ برنامه‌ ريزي‌ براي‌ خالص‌ نگاهداشتن‌ و توسعه‌ آنها امري‌ بسيار پيچيده‌ و چه‌ بسا بتوان‌ گفت‌ غير ممكن‌ بنظر ميرسد، مگر اينكه‌ چاره‌ انديشان‌ و برنامه‌ ريزان‌ از يك‌ فرهنگ‌ اصيل‌ و ريشه‌ دار و يك‌ بنيه اجتماعي‌ / مدني‌ قوي‌ و پويا برخوردار باشند .
خلاصه‌ تعاريف‌ مذكور اين‌ است‌ كه‌ فرهنگ‌ را، چه‌ در وجود فرد و چه‌ در ظرف‌ اجتماع‌، دو عامل‌ شكل‌ ميدهد كه‌ يكي‌ عامل‌ موروثي‌ است‌ و ديگري‌ عامل‌ اكتسابي‌ است‌ .
هر چند فرهنگ‌ موروثي‌، در هر شرايطي‌، كاملاًاز وجود فرد يا اجتماع‌ ريشه‌ كن‌ نميشود، امّا شديداًتحت‌ تأثيرعوامل‌ اكتسابي‌ قرار ميگيرد و به‌ نسبت‌ قدرت‌ عوامل‌ اكتسابي‌ ظهور وافول‌ پيدا ميكند .
بنابراين‌ ميتوان‌ گفت‌ كه‌ در جوامع‌ باز "قدرت‌" فرهنگ‌ ساز است‌ و لذا اگر اجتماعي‌ بخواهد يك‌ فرهنگ‌ مخصوص‌ بخود داشته‌ باشد يا بايد بسته‌ بماند و در محصوره خود،فرهنگ‌ خود را هم‌ توسعه‌ دهد، كه‌ در شرايط‌ زمان‌ يك‌ امر محال‌ ميباشد - و يا اينكه‌ خود را مقتدر نمايد، تا هم‌ از هجوم‌ فرهنگهاي‌ بيگانه‌ و خسارتبار محفوظ‌ بماند و هم‌ فرهنگ‌ ساز و صادر كننده‌ فرهنگ‌ باشد .
آنچنان‌ كه‌ در بند اول‌ صدر متعال‌ عرضه‌ داشتيم‌ فرهنگ‌ داراي‌ دو بعد مادّي‌ و معنوي‌ ميباشد و درست‌ مانند يك‌ انسان‌ زنده‌ است‌ كه‌ مركّب‌ از جسم‌ و جان‌ است‌ و آن‌ انساني‌ سالم‌ و متعادل‌ و فرزانه‌ است‌ كه‌ هر دو بعد جسم‌ وجان‌ او سالم‌ و نيرومند باشد و بهر مقدار كه‌ هر يك‌ از اين‌ ابعاد ضعيف‌ گردد تعادل‌ آن‌ برهم‌ ميخورد و آسيب‌پذير ميگردد فرهنگ‌ را نيز تمدّن‌ و دين‌ شكل‌ ميدهند كه‌ تمدّن‌ بمنزله‌ جسم‌ و دين‌ بمنزله‌ جان‌ آن‌ است‌ و با اين‌ بيان‌ مسلم‌ ميگردد كه‌ رابطه‌ متقابل‌ تمدّن‌ و دين‌ بافرهنگ‌ ،عيناً مانند ارتباط‌ جسم‌ و جان‌ با يك‌ انسان‌ است‌، يعني‌ اگر جسم‌ نباشد انسان‌ نيست‌ و اگر جان‌ هم‌ نباشد همان‌ نابودي‌ است‌ .
تمدّن‌ در شكل‌ شهر نشيني‌ آن‌ يك‌ نياز انسانيت‌ است‌ و فرهنگ‌ در بعد معنوي‌ آن‌ يك‌ نياز تمدّن‌ است‌ .
يادآوري‌ ميكنيم‌ كه‌ ما در صدر مقال‌ فر ق‌ بين‌ تمدّن‌ بمفهوم‌ اصطلاحي‌ آن‌ و مفهوم‌ واژگاني‌ را بيان‌ داشتيم‌، و امروز وقتي‌ سخن‌ از تمدّن‌ بميان‌ مي‌آيد منظور تمدّن‌ درشكل‌ شهر نشيني‌ ياحضارت‌ ويا سيويليزاسيون‌ (ciuilizasiun)ميباشد و كمتر به‌ جنبه‌ معنوي‌ / ديني‌ آن‌ توجّه‌ ميشود، درحالي‌ كه‌ تمدّن‌ بدون‌ دين‌ به‌ انساني‌ مي‌ماند كه‌ جان‌ در پيكر نداشته‌ باشد كه‌ دير يا زود محكوم‌ به‌ متلاشي‌ شدن‌ و انهدام‌ است‌، آنچنانكه‌ در شوروي‌ سابق‌ اتّفاق‌ افتاد و تاريخ‌ نمونه‌هاي‌ بسياري‌ را در حافظه‌ خود ثبت‌ نموده‌ است‌.
ما اگر امروز تمدّنهايي‌ را كه‌ شديداً ماديگرا هستند در اوج‌ قدرت‌ ميبينيم‌ كه‌ متلا شي‌ نشده‌اند بدين‌ علّت‌ است‌ كه‌ پايه‌هاي‌ آنها براساس‌ دين‌ استوار است‌ و ظاهراًدين‌ و دينداران‌ را آزاد گذاشته‌اند و يقين‌ داريم‌ كه‌ اگر مانند شوروي‌ سابق‌ دين‌ ستيزي‌ را تا حدّبيرنگ‌ كردن‌ و تضعيف‌ شديد دين‌ برسانند، سرانجام‌ بهمان‌ سرنوشت‌ گرفتار خواهند شد.
تمدّنهاي‌ عظيم‌ كه‌ دين‌ و معنويت‌ در آنها تضعيف‌ شده‌است‌ به‌ انسانهاي‌ فربهي‌ مي‌مانند كه‌ قلب‌ آنها نارسائي‌ دارد كه‌ اگر بدرمان‌ آن‌ نپردازند و به‌ شمكبارگي‌ و بي‌ توجّهي‌ به‌ بيماري‌ ادامه‌ دهند انهدام‌ وجود خويش‌ را تسريع‌ مينمايند ،به‌ بيان‌ ديگر، تمدّنهاي‌ شديداً ماديگرا به‌ سلولهاي‌ خارج‌ شده‌ از نظام‌ كنترل‌ بدن‌ ميمانند كه‌ سرطاني‌ ميشوند. اين‌ سلولهاي‌ سرطاني‌ براي‌ اقناع‌ افزونخواهي‌ خودبه‌ سلولهاي‌ ديگر حمله‌ ور ميشوند و آنها را مي‌بلعند و پيوسته‌ بر حجم‌ خود مي‌افزايند و به‌ سراسر اعضاءبدن‌ دست‌ درازي‌ و تجاوز مينمايند تا جايي‌ كه‌ اعضاء بدن‌ را زا كار مي‌اندازندو موجبات‌ انهدام‌ آنرافراهم‌ مينمايند و سرانجام‌ خود آن‌ غدّه‌ سرطاني‌ هم‌ همراه‌ با جسمي‌ كه‌ تضعيف‌ كرده‌ است‌ ميميرد و نابود ميشود !   صفحه بعد>> 

تمام حقوق این سایت متعلق به آقای ناظم الرعایا می باشد.
طراحی و اجرا توسط شرکت فرابرد شبکه