SHAMAMEH.ORG

فرهنگ،تمدن،دین و ارتباط متقابل آنها 2

پس‌ جهان‌ انسانيّت‌ بايد اين‌ نارسائيهاي‌ قلبي‌ يا سلولهاي‌ سرطاني‌ را پيش‌ از رسيدن‌ به‌ حالت‌ بحراني‌ بشناسد و درمان‌ يا ريشه‌ كن‌ كند تا وجود آن‌ به‌ مخاطره‌ گرفتار نشود .
خطر امروز جهان‌، بحران‌ تمدّن‌ مادّيگراست‌. اين‌ بحران‌ همه سمت‌ و سو مخصوصاً خويشتن‌ خويش‌ را مورد هجوم‌ قرار داده‌ است‌ و جز افزودن‌ بر حجم‌ خود به‌ چيز ديگري‌ توجّه‌ ندارد. چاره اين‌ بحران‌ در مرحله اوّل‌ ايجاد مانع‌ و پاد زهر در برابر آن‌ و در مرحله دوّم‌ هجوم‌ بر اين‌ مهاجم‌ بي‌ رحم‌ براي‌ ريشه‌ كني‌ آن‌ و پاكسازي‌ بدن‌ است‌ و اين‌ دو با تقويت‌ نيروي‌ دفاعي‌ و يورش‌ و ضدّ حمله‌ ميسّر است‌. يعني‌ اگر او با ماديّات‌ هجوم‌ آورد بايد با ماديّات‌ جلو آن‌ را سّد كرد و با معنويّات‌ به‌ آن‌ هجوم‌ برد و آن‌ را به‌ كنترل‌ و تعادل‌ در آورد. در اين‌ حمله‌ و ضدّ حمله‌ هم‌ بايد دانست‌ كه‌ نابود كردن‌ نيروهاي‌ مادّي‌ نيز همان‌ اثر نا هنجاري‌ را دارد كه‌ نابود كردن‌ نيروهاي‌ معنوي‌ بر جاي‌ ميگذارد.
يك‌ تمدّن‌ متعادل‌ و در عين‌ حال‌ پويا و در جريان‌ گسترش‌ تمدّني‌ است‌ كه‌ هر دو بعد مادّي‌ و معنوي‌ آن‌ تواءماً و به‌ يكسان‌ تقويت‌ و توسعه‌ داده‌ شوند، نه‌ يكي‌ بيشتر و نه‌ يكي‌ كمتر، و اين‌ برنامه‌ در نظام‌ دين‌ اسلام‌ طرّاحي‌ و تنظيم‌ گرديده‌ است‌ :
دين‌ اسلام‌ يك‌ دين‌ (وسط‌)است‌ چنانكه‌ ميفرمايد: وَ كَذالك‌َ جَعَلناكُم‌ اُمِّه‌ً (وَسَطاً) لتَكوُ نوُ شُهَداءَ عَلَي‌َ النِّاس‌ وَ يَكون‌َ الِّرَسول‌ُ عَلَيكُم‌ شَهيداً: و بدينگونه‌ ما شما را يك‌ ملّت‌ ميانه‌(رو) قرار داديم‌ تا ناظر و نمونه‌ براي‌ ناس‌ يعني‌ عامّه مردم‌ باشيد آنچنانكه‌ پيامبر بر شما ناظر و اُسوه‌ ميباشد(1422).
كلمه (وسط‌) بمعني‌ حدَّ ميانه‌، نقطه اعتدال‌، نخبه‌ و برگزيده‌، مُعدَّل‌ و نمونه يك‌ چيز يا چيزها ميباشد .
پس‌ وقتي‌ يك‌ امّت‌ ،امّت‌ وسط‌ باشد باين‌ معني‌ است‌ كه‌ آن‌ امّت‌ بايد براي‌ جهانيان‌ (معدّل‌ و نمونه‌) و مركز اعتدال‌ و نخبه‌ و برگزيده‌ باشد:«نه‌ شرقي‌، نه‌ غربي‌، جمهوري‌ اسلامي‌»، و در عين‌ حال‌،«وسطي‌» كه‌ در عين‌ بي‌ طرفي‌ به‌ هر دو طرف‌ نيز ارتباط‌ دارد !
وسط‌ يعني‌ نقطه‌ و يا حدّ فاصلي‌ كه‌ از هر سمت‌ و سو بيك‌ اندازه‌ باشد، مانند مركز دايره‌ يا نقطه‌ اي‌ كه‌ دو طرف‌ يك‌ چيز را متعادل‌ نگاه‌ دارد، يا عدم‌ تعادل‌ طرفين‌ آنرا نشان‌ دهد، مانند نقطه اتّصال‌ شاهين‌ ترازو كه‌ سنجش‌ عادلانه‌ يا ناعادلانه‌ را نشان‌ ميدهد تا اگر جنسي‌ توزين‌ ميشود كمبود دارد به‌ آن‌ اضافه‌ كنند، واگر زياد است‌ به‌ كفّه‌ وزنه‌، وزنه‌ بيشتري‌ اضافه‌ كنند تا تعادل‌ ايجاد شود.
پس‌ يك‌ امّت‌ اسلامي‌ بايد بكوشد تا مركزيّت‌ را در بين‌ جهانيان‌ احراز كند :جَعَلناكُم‌ اُمّه‌ً وَسَطاً و پس‌ از احراز نقطه مركزي‌ اعمال‌ و كردر جهانيان‌ را درنظر بگيرد :لتَكُنوا شُهَداءَعَلي‌ النّاس‌ و براي‌ اينكه‌ بتواند اعمال‌ جهانيان‌ را زيرنظر بگيرد و بين‌ آنها تعادل‌ ايجاد كند پيغمبر عزيز را الگو و نمونه‌ قرار دهد :وَيَكون‌َ الِّرسُول‌ُ عَلَيكُم‌ شهيداً،يعني‌ آنچنانكه‌ پيغمبر شاهد و اسوه‌ و نمونه اعمال‌ شما ميباشد، شما هم‌ بايد چنين‌ رسالتي‌ را نسبت‌ به‌ مردم‌ جهان‌ برعهده‌ داشته‌ باشيد. با اين‌ بيان‌، طرح‌ و برنامه‌اي‌ كه‌ خداوند براي‌ ملّت‌ اسلام‌ (دين‌) ريخته‌ است‌ شامل‌ دوبخش‌ اساسي‌ ميشود:
1ـ احراز نقطه‌ اعتددال‌ در ميان‌ جهانيان‌ براساس‌ خواست‌ خداوند و مجاهدت‌ براي‌ اجراء و اعمال‌ آن‌ خواسته‌ها.
2ـانجام‌ رسالت‌ براي‌ ايجاد تعادل‌ در نظامات‌ اجتماعي‌ مدني‌ جهانيان‌ .
وبراي‌ انجام‌ چنين‌ رسالتي‌ پيغمبر عزيز را اسوه‌ و نمونه‌ براي‌ ما قرار داده‌ است‌ و چون‌ چنين‌ است‌ ما بايد ببينيم‌ پيغمبر عزيز براي‌ ما چه‌ كرد تا ما هم‌ همان‌ كارها را براي‌ جهانيان‌ انجام‌ دهيم‌. مهمترين‌ كاري‌ كه‌ پيغمبر انجام‌ داد اين‌ بود كه‌ آيات‌ قرآن‌ كريم‌ را از منبع‌ "وحي‌" گرفت‌ و بما ابلاغ‌ فرمود و مفاهيم‌ آنراتجزيه‌ و تحليل‌ كرد و هم‌ خود به‌ آنها عمل‌ نمود و هم‌ شيوه‌ عمل‌ كردن‌ را بما آموخت‌، ونيز فرهنگهاي‌ جاري‌ را اخذ و اصلاح‌ نمود .   صفحه بعد>> 

تمام حقوق این سایت متعلق به آقای ناظم الرعایا می باشد.
طراحی و اجرا توسط شرکت فرابرد شبکه