SHAMAMEH.ORG

اهداف گفتگوی تمدنها 2

براي‌ مثال‌ در چهارده‌ قرن‌ پيش‌ خداوند بعضي‌ از شرايط‌ مسلمانان‌ مؤمن‌ بودن‌ را چنين‌ مشخص‌ فرموده‌ است‌: وَ الّذين‌ استَجابو الّرهم‌ و اَقامُوا الّصلوا"ه‌ وَ اَمرُهم‌ شوري‌ بَينَهُم‌".... (از شرايط‌ مسلمان‌ مؤمن‌ بودن‌ اينست‌ كه‌) خواستهاي‌ پروردگار خود را اجابت‌ كند و به‌ اقامه‌ نماز بپردازند "و نظام‌ امور خود را براساس‌ شورايي‌ قرار دهند "....(بعبارت‌ ديگر خواست‌ خداوند شورايي‌ شدن‌ امور مسلمانان‌ است‌)
1ـ آيا شورايي‌ كردن‌ امر مسلمانان‌ كه‌ خواست‌ خداوند است‌ به‌ موارد خاصّي‌ محدود ميشود يا عاّم‌ است‌ .
2ـ آيا يك‌ گروه‌ بايد در مركز اسلام‌ به‌ شور بنشيند و براي‌ تمام‌ جهان‌ اسلام‌ تصميم‌ بگيرد يا در هر مجتمع‌ اسلامي‌ بايد متناسب‌ با مقتضيات‌ زمان‌ و مكان‌ شوراهايي‌ تشكيل‌ شود ؟
3ـ آيا اعضاء بايد از طرف‌ رده‌هاي‌ بالا و انتصابي‌ باشند ؟
4ـ آيا در تعريف‌ و تفسير و تدّبر پيرامون‌ همان‌ جمله وَاَمرَهُم‌ شوري‌ بَينَهُم‌ و اشارات‌ و رهنمودهاي‌ ديگر قرآن‌ هم‌ بايد به‌ صورت‌ شورايي‌ عمل‌ كرد يا نه‌ و همينكه‌ مفسران‌ به‌ صورت‌ انفرادي‌ تفاسيري‌ تأليف‌ و ارائه‌ كنند كافي‌ است‌؟
5 ـ بطور كلّي‌ شورا شامل‌ امور معيشتي‌ مسلمانان‌ ميشود يا بايد امور ديني‌/ سياسي‌ آنرا هم‌ شامل‌ شود ؟
6ـ آيا تقسيمات‌ شورا بايد ضمانت‌ اجرائي‌ هم‌ داشته‌ باشند؟ و اگر بايد ضمانت‌ اجرائي‌ داشته‌ باشند آن‌ ضمانت‌ را بايد چگونه‌ تدارك‌ ديد ؟
ووو....
حال‌ تصور نماييد كه‌ اگر في‌ المثل‌ در اجابت‌ از تعالي‌ امر پروردگار از چهارده‌ قرن‌ پيش‌ امور مسلمانان‌ در نظام‌ شورايي‌ متشّكل‌ مي‌ شد اكنون‌ سطح‌ تمدّن‌ مسلمانان‌ در چه‌ درجه‌اي‌ قرار داشت‌. امّا چون‌ در گذشته‌ اين‌ موضوع‌ مانند ساير رهنمودهاي‌ خداوند مورد بي‌ توجهي‌ قرار گرفته‌ است‌ هنوز در بسياري‌ از مجتمعات‌ اسلامي‌ شورا محلّي‌ از اعراب‌ ندارد و در كشورهائي‌ كه‌ كم‌ و بيش‌ شورا برقرار شده‌ است‌ فراگير نيست‌ و خود را از اين‌ بابت‌ مديون‌ نظامات‌ شورايي‌ غرب‌ ميدانند .
علّت‌ اين‌ سوء تفاهم‌ اينست‌ كه‌ كلام‌ خداوند در نظر ما كوچك‌ و كم‌ اهميت‌ است‌ ما منتظر هستيم‌ كه‌ خداوند كتابهاي‌ حجيم‌ درباره هر موضوعي‌ نازل‌ كند و فرشتگان‌ غلاظ‌ و شداد را هم‌ مأمور اجراي‌ آنها بنمايد تا اگر ما صلاح‌ دانستيم‌ مختصري‌ از مفاد آنها را دعايت‌ كنيم‌!(ما در اين‌ خصوص‌ نظر به‌ جامعه‌ اسلامي‌ داريم‌ نه‌ به‌ يك‌ كشور و اجتماعي‌ خاص‌ )
ما نميتوانيم‌، يعني‌ حاضر نشده‌ايم‌ كه‌ كلام‌ خدا متناسب‌ است‌ با عظمت‌ خداوند .
ما نميتوانيم‌ كه‌ تصوّر كنيم‌ كه‌ خداوند ضمن‌ بيان‌ مثلاً سه‌ كلمه‌ و اَمرَهُم‌ شوري‌ بَينَهُم‌ در حقيقت‌ طغراي‌ سعادت‌ انسانيّت‌ را امضاء فرموده‌ است‌ و بعبارتي‌ براي‌ پياده‌ شدن‌ طرح‌ نظام‌ يك‌ مدينه فاضله‌ و بمدّت‌ " ابدالدهر "سياستگزاري‌ كرده‌ است‌ !
ما نمي‌انديشيم‌ كه‌ كلام‌ خداوند، خداوند كلمات‌ است‌، و آنچنانكه‌ خداوند يكتاست‌ و به‌ تنهايي‌ هستي‌ را بوجود آورده‌ و گسترش‌ ميدهد و تدبير و نگهداري‌ و نظارت‌ ميكند، كلام‌ او هم‌ "كلام‌ مي‌آفريند "و كليّه‌ اشياء را تبيين‌ مينمايد :-
....وَنَزّلنا عليك‌َ القُرآن‌ "بياناً لكُل‌َّ شَي‌ "(9116) !و مثلاً گفتگوي‌ تمدنها هم‌ يك‌ چيز است‌ و قرآن‌ ميتواند بيانگر آن‌ هم‌ باشد و چون‌ اين‌ قبيل‌ مسائل‌ مطرح‌ ميشود به‌ هول‌ و هراس‌ مي‌افتيم‌ كه‌ حالا چه‌ كنيم‌ !
ما ميتوانيم‌ كه‌....
ياري‌، نگارنده‌ با قلبي‌ آتش‌ گرفته‌ از سهل‌ انگاريهائي‌ كه‌ نسبت‌ به‌ كلام‌ خداوند متداول‌ است‌ اكنون‌ كه‌ قرار است‌ در مركز ظهور اسلام‌ بحث‌ گفتگوي‌ تمدنها مطرح‌ شود از انديشمندان‌ جهان‌ اسلام‌ ميخواهد كه‌ قبل‌ از هر چيز بررسي‌ و تحقيق‌ نمايند كه‌ با خود قرآن‌ چگونه‌ بايد برخورد كرد ؟
آيا مثلاً آنجا كه‌ ميفرمايد تبياناً لكّل‌ شي‌ء آيا ميتوان‌ مسايل‌ علمي‌، فلسفي‌، سياسي‌ و....منجمله‌ همين‌ گفتگوي‌ تمدنها را هم‌ با آن‌ تبيين‌ كرد يا مفهوم‌ اين‌ قبيل‌ رهنمودها محدود است‌ بهمان‌ مسائل‌ شناخته‌ شده‌ و معروف‌ در بين‌ مسلمانان‌ ؟
يا اينكه‌ ميفرمايد :وَكَلَمه‌ الله هي‌َ العُليا... آيا اگر في‌ المثل‌ ما وارد گفتگوي‌ تمدّنها شديم‌ ميتوانيم‌ با اتكاء به‌ كلمات‌ خداوند و استعداد از آنها برتري‌ منطق‌ و استدلالات‌ و عقايد خود را بر ديگران‌ به‌ اثبات‌ برسانيم‌؟ اگر ميتوانيم‌ ترتيب‌ كار چگونه‌ بايد باشد و اگر نميتوانيم‌ اين‌ قبيل‌ كلمات‌ خداوند در ايمان‌ ما چه‌ جايگاهي‌ بايد داشته‌ باشند ؟
اينكه‌ نميشود في‌ المجموع‌ به‌ قرآن‌ ايمان‌ داشته‌ باشيم‌ امّا در عمل‌ جزو جزو آن‌ را بي‌ اعتبار و ناكارا تلّقي‌ كنيم‌ !و لذا در اين‌ فرصت‌ مغتنم‌ بهتر اين‌ است‌ كه‌ در اولّين‌ فرصت‌ كنگره‌اي‌ از دانشمندان‌ و انديشمندان‌ جهان‌ اسلام‌ تشكيل‌ شود و چگونگي‌ تفسير و تبليغ‌ و تفهيم‌ آيات‌ كلام‌ الله مجيد و كاربرد آنها مورد بحث‌ قرار گيرد .   صفحه بعد>> 

تمام حقوق این سایت متعلق به آقای ناظم الرعایا می باشد.
طراحی و اجرا توسط شرکت فرابرد شبکه