SHAMAMEH.ORG

زمینه ها و بسترهای اجتماعی فرار مغزها 6

در حال‌ حاضر مانند چند سال‌ گذشته‌ ، دست‌ مزدها در حال‌ افزايش‌ و نرخ‌ بيكاري‌ بسيار پائين‌ است‌ . اين‌ وضعيت‌ بويژه‌ در صنايع‌ فن‌ آوري‌ اطلاعات‌ به‌ چشم‌ ميخورد البته‌ واقعيت‌ اين‌ است‌ كه‌ كاركران‌ و متخصصان‌ خارجي‌ درصد بسيار كمي‌ از جمعيت‌ در حال‌ كار ايلات‌ متحده‌ را تشكيل‌ ميدهند . مسئله‌ بسيار مهم‌ ديگر اين‌ است‌ كه‌ اگر كارگران‌ و متخصصان‌ خارجي‌ به‌ ايالت‌ متحده‌ مهاجرت‌ نكنند، شركتهاي‌ آمريكائي‌ براي‌ يافتن‌ آنها بايد به‌ خارج‌ نقل‌ مكان‌ كنند و اين‌ كار از نرخ‌ اشتغال‌ در ايالات‌ متحده‌ خواهد كاست‌ . اين‌ پيش‌ بيني‌ در مورد آلــمـان‌ نيز صادق‌ است‌ همه‌ كشورهاي‌ جهان‌ در جستجوي‌ اين‌ گونه‌ افراد متخصص‌ هستند ، براي‌ مثال‌ ايرلند كانادا برنامه‌هايي‌ براي‌ تسهيل‌ورودمتخصصان‌ فن‌ آوري‌ پيشرفته‌ اطلاعات‌ در دست‌ بررسي‌ دارند كشورهاي‌ عضو اتحاديه‌ اروپا نيز به‌ شدت‌ از لحاظ‌ نيروهاي‌ متخصص‌ در مضيقه‌ هستند . در واقع‌ كشورهايي‌ كه‌ در حال‌ از دست‌ دادن‌ متخصصان‌ خود هستند و شاهد مهاجرت‌ آنها هستند ، عمدتاًهند ،روسيه‌ و كشورهاي‌ اروپاي‌ مركزي‌ بايد شكايت‌ داشته‌ باشند . در حال‌ حاضر ايالات‌متحده‌ و آلمان‌ بايد تا جايي‌ كه‌ نياز دارند به‌ جذب‌ متخصصان‌ خارجي‌ فن‌ آوري‌ اطلاعات‌ بپردازند . البته‌ اجراي‌ برنامه‌ هايي‌ در زمينه‌ تربيت‌ نيروهاي‌ بومي‌ نيز نبايد فراموش‌ شود .
نويسنده‌ reglnald
مترجم‌ : م‌ . ع‌ .آذري‌ نيا
منبع‌ : هرالد تريبيون‌ 21مارس‌
اين‌ قبيل‌ مطالب‌ پيوسته‌ به‌ وسيله‌ ارتباطات‌ جمعي‌ به‌ سمع‌ و نظر جهانيان‌ مي‌رسد و به‌ مهاجرت‌ رفته‌ها و هم‌ بوسيله‌ برنامه‌، تلفن‌، پيغام‌، و ديدو بازديدها اقوام‌، خويشان‌ و دوستان‌ سفر ناكرده‌ را از تحوّلات‌ ئ امكانات‌ آگاه‌ مي‌كنند. امپراطوري‌ خبري‌ و كارتلهاي‌ تبليغاتي‌ تماميّت‌ خواهان‌ نيز شديداً فعال‌ است‌ و مردم‌ جهان‌ را پيوسته‌ مورد تهاجم‌ خبري‌ / فرهنگي‌ قرار مي‌دهند!
در چنين‌ شرايطي‌ كه‌ مردم‌ كشورهاي‌ توسعه‌ نيافته‌، بخصوص‌ دانش‌ آموختگان‌ و متخصّصان‌ كه‌ اصطلاحاً «مغزها» ناميده‌ مي‌شوند چگونه‌ مي‌توانند در برابر تحريكات‌ فطري‌ و نيازهاي‌ طبيعي‌ خود و جذابيتها و وسوسه‌هاي‌ خارجي‌ مقاومت‌ كنند و خود را تسليم‌ شرايط‌ بي‌ تحرك‌ و در عين‌ حال‌ سر كوبگر محيط‌ و مولد خويش‌ بمايند!؟
4- ديدگاههاي‌ سياسي‌
ما اگر بخواهيم‌ موضوعي‌ را از ديدگاه‌ سياسي‌ مورد بررسي‌ قرار دهيم‌ بايد بدانيم‌ خود سياست‌ چيست‌ .
از سياست‌ تعاريف‌ گوناگون‌ بيان‌ كرده‌اند كه‌ بنظر نگارنده‌ آن‌ همه‌ را مي‌توان‌ در تعريف‌ ذيل‌ خلاصه‌ كرد :
سياست‌ يعني‌ دانش‌ و هنر توسعه‌طلبي‌ براي‌ اصلاح‌ امور مردم‌ اجتماع‌ با هدايت‌ و ارشاد آنان‌ به‌ راه‌ ترقي‌ و تعالي‌ و مشاركت‌ دادن‌ آنان‌ در امور كشور داري‌ و تدابير اجرائي‌ - و خلاصه‌تر آن‌ تعاريف‌ چنين‌ است‌ :انديشيدن‌ تدابير كاربردي‌ امور در جهت‌ خير و صلاح‌ و اعتلا و ارتقاي‌ جامعه‌ و هنر چاره‌ جوئي‌ براي‌ اجراي‌ آن‌ تدابير به‌ نحو احسن‌ .
امّا همانگونه‌ كه‌ هر كاري‌ به‌ دست‌ نيرنگ‌ بازان‌ افتد از مجراي‌ صحيح‌ خارج‌ مي‌گردد و براي‌ انجام‌ كار مرتكب‌ هر عملي‌ مي‌شوند وقتي‌ تدبير امور هم‌ به‌ دست‌ نيرنگ‌ بازان‌ بيفتد براي‌ رفع‌ تكليف‌ خود دست‌ بازيدن‌ به‌ هر شيوه‌اي‌ را پسنديده‌ مي‌دانند و امور را در جهتي‌ هدايت‌ مي‌كنند كه‌ فقط‌ خود و دست‌ پرورده‌ هايشان‌ از عهده‌ آن‌ بر مي‌آيند. سياست‌ را هم‌ به‌ گونه‌اي‌ تعريف‌ و حتّي‌ فورموله‌ و قانونمند (!) كرده‌اند كه‌ گويا جز از طريق‌ تزوير و حقّه‌ بازي‌ و پشت‌ هم‌ اندازي‌ و فريبكاري‌ و شگردهاي‌ مرموز قابل‌ اعمال‌ نيست‌ و آنرا مانند شمشير داموكلس‌ بالاي‌ سر مردم‌ آويخته‌اند تا آنها را هراسان‌ نگاه‌ دارند و ناتوانائيهاي‌ خود را زير پوشش‌ موهوم‌ سياسي‌ پنهان‌ كنند و انجام‌ خواستهاي‌ اجتماع‌ را به‌ پس‌ از رفع‌ مشكلات‌ سياسي‌ موكول‌ نمايند! نمونه‌ قابل‌ ارائه‌ تعريف‌ مذكور رهنمود ماكياول‌ سياستمدار معروف‌ ايتاليايي‌ است‌ كه‌ به‌ گوش‌ همه‌ آشنا مي‌باشد .
اگر تعريف‌ نگارنده‌ صحيح‌ باشد موضوع‌ فرار مغزها از نظر سياسي‌ ناشي‌ از اين‌ است‌ كه‌ مديران‌ طراحي‌ و برنامه‌ ريزيهاي‌ كلان‌ نتوانند بين‌ افزايش‌ نرخ‌ مواليد و داده‌هاي‌ بخش‌ آموزشي‌ / تخصّصي‌ و ايجاد كار متناسب‌ با نيازهاي‌ اجتماع‌ و تحوّلات‌ جهاني‌ هماهنگي‌ ايجاد كنند و به‌ اعتذار ضعف‌ خود را به‌ گردن‌ گذشتگان‌ و بيگانگان‌ مي‌افكنند!
5- ديدگاههاي‌ اقتصادي‌
همانگونه‌ كه‌ در صفحه‌ دوّم‌ همين‌ مقال‌ عرضه‌ داشتيم‌ زمينه‌هاي‌ مربوط‌ به‌ فرار مغزها اعم‌ از ديني‌،آموزشي‌،اجتماعي‌، سياسي‌ و اقتصادي‌ با هم‌ ارتباط‌ تنگاتنگ‌ دارند و در يك‌ نظام‌ ديني‌ مانند جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌ هر يك‌ از زمينه‌هاي‌ مذكور را نا ديده‌ انگاريم‌ آن‌ روابط‌ قطع‌ مي‌گردد و در نظم‌ امور اختلال‌ ايجاد مي‌شود زيرا دين‌ اسلام‌ يك‌ نظام‌ موضوعه‌ الهي‌ ناظر بر تمام‌ شئون‌ انسانها است‌ و با نظامات‌ تك‌ بعدي‌ يا كم‌ بعدي‌ و كم‌ عمق‌ دست‌ آورد انسانها فرق‌ دارد در حالي‌ كه‌ شامل‌ و فراگير ابعاد مثبت‌ نظامات‌ ديگري‌ مي‌باشد.
بطوريكه‌ در بخش‌ مربوط‌ به‌ ديدگاههاي‌ ديني‌ توضيح‌ داديم‌ خداوند در كلام‌ خود موضوع‌ مهاجرت‌ را كه‌ اصطلاحاً به‌ بخش‌ مربوط‌ به‌ دانش‌ آموختگان‌ و متخصصّان‌ آن‌ عنوان‌ فرار مغزها داده‌ شده‌ است‌ با «استضعاف‌» مربوط‌ دانسته‌ و آن‌ را به‌ گونه‌اي‌ غير مستقيم‌ مستحسين‌ و ضروري‌ هم‌ شمرده‌ است‌ و حقير نيز در استدلالهايي‌ كه‌ فوقاً عرضه‌ گرديد آن‌ را در شرايط‌ جاري‌ اجتناب‌ناپذير تلقي‌ نموده‌ است‌.   صفحه بعد>> 

تمام حقوق این سایت متعلق به آقای ناظم الرعایا می باشد.
طراحی و اجرا توسط شرکت فرابرد شبکه