و لدينا كتاب ينطق بالحقّ
دوازده اصل از اصول آفرينش ... اقتباس شده
از منشور رستگاري بشر
بطوري كه در مقدّمه هم بيان داشتيم تمام حروف و كلمات و جملات و آيات قرآن «اصل» ميباشند و حقّاً نبايد در اجزاء قرآن مجيد به گزينش دست زد، امّا بعضي از آيات و جملات هستند كه خداوند اهميّت و كليّت و استثنائي بودن آنها را مشخّص فرموده و شگفتآور اين كه همين گونه آيات كه هر يك از آنها بيانگر سرفصل علومي بيسابقه و بديع است و فهم و اجراي رهنمودهاي آنها موجب نهضتهاي علمي ميشود، مورد بيتوجّهي مسلمانان قرار گرفته است.
و لذا، ذيلاً به بيان دوازده فقره از آنها ميپردازيم:
1ـ اصل توحيد نظام آفرينش : ما تري في خلق الرحمن من تفاوت فارجع البصر هل تري من فطور : در نظام آفرينش خداوند مهربان هيچ گونه تفاوتي نميبيني، پس ديده برگردان (مكرراً تدبّر كن) آيا نقصان يا اختلافي ميبيني؟ (3 ملك)
2ـ اصل تثبيت : و كل صغير و كبير مستطر : تمام اجزاء كوچك و بزرگ آفرينش مستطر و مكتوب است (53 قمر).
3ـ اصل تقدير : انا كل شيء خلقناه بقدر : ما هر چيزي را كه آفريديم با قدر و اندازة معيّني آفريديم (54 قمر).
4ـ اصل تزويج : و من كل شيء خلقنا زوجين لعلّكم تذكّرون : هر چيزي را بر اساس داشتن زوج آفريديم، باشد كه شما متذكّر شويد (و اهميّت موضوع را دريابيد). 49 ذاريات : خلاء، زوجِ اجرامِ «هستي است» و بيوجود آن هستي تحقّق و تظاهري ندارد. چنانكه روح زوج جسم است و بيوجود روح جسم ما مفهومي ندارد.
5ـ اصل تناطق : ... انطقنا الله الذي انطق كل شيء و هو خلقكم اوّل مرة و اليه ترجعون : ... (روز حسابرسي پوستهاي انسانها كه بر كارها و اعمال انسانها گواهي ميدهند در برابر اعتراض آنها ميگويند) همان خداوندي كه «همه چيز را ناطق آفريد» در همان آغاز آفرينش شما (انسانها) ما پوستها را هم ناطق آفريد، و شما (بايد ميدانستيد كه براي حسابرسي) بسوي او برميگرديد (20 فصلّت).
6ـ اصل تهالك : ... «كلّ» شيء هالك الا وجهه له الحكم و اليه ترجمعون : ... همه چيز هلاك كننده و هلاك شونده است مگر ذات پروردگار، فرمان او راست، و بسوي او باز ميگرديد (88 قصص).
7ـ اصل تكامل : و الي االله المصير شدن به سوي پروردگار است.
8ـ اصل تحريك : و تري الجبال تحسبها جامدة و هي تمّر مّر السّحاب صنع الله الذي اتقن «كلّ» شيء انه خبير بما تفعلون : كوهساران را ميبيني و آنها را جامد و آرام ميشماري در حالي كه مانند ابر در حركتاند (اين سنّت الهي است) همه چيز را با همين فطرت و طبيعت آفريده است، همانا كه او به كارهايي كه ميكنيد آگاه است (90 نمل).
9ـ اصل تنزيل : ... و ان من شيء الا عندنا خزائنه و ما ننزّله الاّ بقدر معلوم : هيچ چيزي نيست مگر اين كه خزانهها (يا پشتوانههاي) آنها نزد ما ميباشد، و ما نازلش نميكنيم (و يا نميآفرينيم آنرا) مگر به اندازه معلوم (21 حجر).
10ـ اصل تفقير : ... انتم الفقراء الي الله و الله هو الغني : شما نيازمندان به سوي خداوند يد و (فقط) خداوند است كه بينياز است (16 فاطر) يعني همه چيز نيازمند آفريده شده است.
11ـ اصل تبديل : يوم تبدّل الارض غيرالارض و السّموات ... روزي كه زمين به چيزي غير از زمين تبديل ميشود همين گونه آسمانها ... (49 ابراهيم).
12ـ اصل تعليل : و ان من شيء الاّ يسبّح بحمده و لكن لاتفقهون تسبيحهم انّه كان حليماً غفوراً : هيچ آفريدهاي نيست مگر اين كه تسبيح و پرستش خداوند را انجام ميدهد ولي شما تسبيح و ستايش كردن آنها را نميفهميد، به درستيكه خداوند بردبار و بخشنده است (46 اسراء).
اصول دوازدهگانه مذكور، اصول صريح و روشني هستند كه ارائه گرديد. علاوه بر اين اصول ديگري نيز از آيات ديگر استنباط ميگردد كه ما فعلاً براي اختصار به آنها نميپردازيم.
كسي تصوّر نكند كه ما علوم متداول روز را خمير ماية اين بحث قرار دادهايم و طبق رويّه جاري ما را محكوم كند كه چرا ميخواهيم مفاهيم آيات قرآن را بر مسائل علمي منطبق نماييم ـ هر چند در باور ما اگر كسي چنين هم به كند شايسته سرزنش نيست، زيرا همين طبيعت مادّي و علوم مربوط به آن هم به طوري كه در مقدّمه قبلاً استدلال كرديم طبق تصريح كلام الله مجيد از آيات خداوند هستند، و لذا هم آيات آسماني را ميتوان براي تبيين آيات طبيعي به كار برد، و هم آيات طبيعي را براي تبين آيات آسماني، چنان كه فيالمثل آيات آسماني براي تبيين عقايد و تكاليف ما آدميان نازل شدهاند، و ما آدميان هم براي تجسّم يا اجراي مفاهيم آيات آسماني آفريده شدهايم. مع الوصف ما براي بحث خود چندان به افاده و استفاده از آنها نميپردازيم، زيرا ايمان داريم كه آيات آسماني قرآن مجيد آنقدر علمي هستند كه اگر تمام بنيآدم يكسره دانشمند به مفهوم واقعي بشوند، و با هم هميار شوند، و اِلَي الاَبَد نسل اندر نسل دانش بياندوزند، و دانش را به نهايت كمال مطلق رسانند، در آن حالت نيز آيات قرآن فوق آنها قرار ميگيرند چون : و كلمة الله هي العليا؟
پس نظر ما از اين بحث اين است كه مسلمانان را متوجّه جنبههاي علمي آيات قران بنمائيم و آنانرا در اين جهت تشويق و تشجيع نماييم، و نيز علوم متداول فلسفي و طبيعي را به سمت حقايق قرآن جهت دهيم، و از اين منبع فيّاض الهي به آن علوم غنا بخشيم، و شما خواننده عزيز در ادامه بحث متوجّه خواهيد شد كه ما گزاف نگفتهايم.
همه ميدانند كه حضرت موسي براي نجات بنياسرائيل از اسارت فرعونيان با در دست داشتن فقط نُه آيه مأموريت يافت تا آنانرا آزاد و به سرزمين موعود رهبري كند، و با همين نه آيه نظام استكباري فرعون را منهدم كرد، و با رها كردن عصا كه يكي از آيات بود سَحَره را مبهوت و وادار به قبول دين توحيدي نمود.
اكنون ما نزديك به 6300 آيه در دسترس داريم پس آيا نميتوانيم با استكبار زمان و سَحَرة آن رو در رو شويم و عقيده حقّه خود را به آنها بباورانيم؟
مسلّم است كه ميتوانيم، اما شرط اين است كه ما قدرتهاي معجزه آساي عصاهايي را كه در دست داريم بشناسيم و مشت خود را باز كنيم و آنها را در ميدان مبارزه رها و آزاد كنيم تا سحر بظاهر عظيم خصم را فرو بلعند! : الق عصاك فاذا هي تلقف ما يافكون (113 اعراف).
تجديد عنوان ميكنم كه اصول مورد بحث، عبارتند از :
1ـ اصل توحيد نظام آفرينش
2ـ اصل تثبيت اجزاء آفرينش
3ـ اصل تقدير
4ـ اصل تزويج
5ـ اصل تناطق
6ـ اصل تهالك
7ـ اصل تكامل
8ـ اصل تحريك
9ـ اصل تنزيل
10ـ اصل تفقير
11ـ اصل تبديل
12ـ اصل تعليل.