عالم ذر و ميثاق
« و اذ اخذ ربّك من بني آدم من ظهورهم ذريتهم و اشهدهم علي ان انفسهم الست بربّكم قالوا بلي شهدنا ان تقولوا يوم القيامة انّا كنّا عن هذا غافلين». (و چون پروردگارت ذرية شان بني آدم را پشتشان بيرون مي آورد، و آنان را بر خودشان گواه مي گيرد، كه آيا من پروردگارتان نيستم؟ مي گويند: آري هستي. و گواهي مي دهيم، تا روز رستاخيز نگويند كه ما از آن (پروردگار شان) بي خبر بوديم. 171، اعراف). (به اختلاف ترجمة ما با ديگران، توجّه فرماييد.) از اين آيه و آيات ديگر، كه در همين زمينه نازل شده است، مفسرّان اينگونه استنباط كرده اند كه خداوند، قبل از خلقت آدم ابوالبشر، در عالمي كه آن را عالم ذر و ميثاق ناميده اند، تمام بني آدم را كه قرار است تا آخر دنيا وجود بيايند، در حالت مخصوصي از پشت آدم به وجود آورد و به آنها فرمود: آيا من پروردگار شما نيستم؟ و همگي پاسخ دادند كه بلي هستي. موضوع از اين لحاظ كه هر كاري كه خداوند اراده بفرمايد، هيچگونه ترديدي ندارد، ولي به چند علّت، ما ناگزير هستيم كه در اين خصوص، تعمّق كنيم تا حقيقت امر را روشن نماييم. آيه، صراحت دارد كه خداوند، خود بني آدم را بر خودشان شاهد گرفت، تا منكر نشوند. در روز قيامت نگويند: ما از چنين شاهد گرفتني و اعتراف كردني بي خبريم. حال كه در اين دنيا ظاهراً اوّلين مرحله پس از مرحلة شهادت گرفتن است، بنده هر چه به ذهن خود فشار مي آورم به يادم نمي آيد كه در عالم ديگري پيش از اين عالم، چنين واقعه اي اتّفاق افتاده باشد و بنده چنين شهادتي داده باشم. و چون روز قيامت، بعد از اين مرحله كه در آن هستيم واقع مي شود. بديهي است كه بي خبري ما نسبت به اين موضوع، تقويت خواهد شد. در رستاخيز هم نمي توان دروغ گفت. و اگر هم دروغ بگوييم، مسموع نخواهد بود. بنده ناچارم عرض كنم خداوندا، شرمنده ام. چنين قول و قراري را به ياد ندارم. ولي در دنيا چيزهائي را ديده ام كه دلايل بر ربوبيت تو مي باشند. و اعماليي را مرتكب شده ام كه همه در خاطرم ثبت است. و مأمورانت هم آنها را در نامة عملم نوشته اند. و از همه مهمّ تر تو خود از تمام جزئيات آگاهي. علاوه بر اينها اعتراف بكنم يا نكنم، تمام اعضا و جوارحم شهادت خواهند داد كه من به وسيلة آنها چه كارهائي انجام داده ام. زبانم خواهد گفت كه من آن را به ذكر «سبحان الله»، حركت داده ام، يا نه. و پيشانيم شهادت خواهند داد كه در برابر عظمت تو بر خاكش نهاده ام، يا نه. خداوندا، اگر قبل از اين عرصة دنيوي، پيماني هم گرفته باشي، چون مسلّم است كه بسياري از بندگانت، آن را مي شكنند، چه ضمانت اجرائي دارد؟ و گناهاني را كه با توبه اي تبديل به حسنه مي نمايي، چه شهادتي دارد؟ خداوندا، بر اثر فطرت فجوري كه در سرشت من تعبيه فرموده اي، در دنيا، ميل به ارتكاب گناه و سركشي در برابر عظمت تو داشتم. و چون فطرت تقوا را هم با وجودم عجين فرموده اي، در جستجوي راه رسيدن به حقيقت و رستگاري هم بودم. به من چشم و گوش و عقل دادي، تا شاهد باشم كه ذره ذرة آب و خاك و هوا و آفتاب و افلاك، با كلّ عالم هستي در حركت اند. و به هم نزديك و در هم تركيب مي شوند. تا گياهي برويد و حيواني به وجود آيد. تا آباء و امهّات ما از آنها تغذيه كنند. و نطفه هاي ما منعقد گردد. و ما نيز تغذيه شويم. و به رشد و بلوغ برسيم. و ادراك و عقل پيدا كنيم. و شاهد باشيم كه ربوبيت تو، در ذره ذرة عالم هستي، و از آنجمله ذره ذرة وجود ما، ساري و جاريست. و آن «الست بربّكم» را كه تو از طريق وحي به گوش پيامبرانت رسانيده اي، از زبان آنان و آيات قرآن كريمت بشنوم. و در حركت ذرّات عالم وجود بينيم. و بگوييم: «بلي شهدنا». خداوندا، در چنين صورتي، آري. گواهي مي دهم كه تو پروردگار ما هستي. ولي به صورتي كه كساني آن را به عالمي غير قابل يادآوري مربوط مي كنند،پروردگارا، مرا ببخش كه به ياد ندارم! خداوندا، عالم ذر و ميثاق را آن طور كه ديگران تعريف كرده اند، مشكل بتوانم بپذيرم. امّا اينگونه كه از آيات عزيزت استنباط مي كنم، و در عالم وجود مي بينم، كه تمام ذرّات عالم هستي در حال (سير الي الله) هستند، و من هم يكي از آن ذرّات مي باشم، آري. گواهي مي دهم كه تو، پروردگار ما هستي!.چرا
|