SHAMAMEH.ORG

حاملان هشتگانة عرش كدام اند؟
«الّذين يحملون العرش و من حوله يسبّحون بحمد ربّهم و يؤمنون به و يستغفرون للّذين امنوا ربّنا وسعت كلّ شيء رحمة و علما فاغفر للّذين تابوا و اتّبعوا سبيلك و قهم عذاب الجحيم». (كساني كه عرش را حمل مي كنند، و كساني كه پيرامون آن هستند، پروردگار خود را در ستايش و تسبيح اند. و به او ايمان دارند. و براي كساني كه ايمان آوردند، طلب آمرزش و بخشش مي كنند. (مي گويند) پروردگارا، رحمت و علم تو همه چيز را احاطه كرده است. پس كساني را كه توبه مي كنند، و راه ترا پيروي مي نمايند، از عذاب آتش نگاهدار. 7، غافر)
عرش، از نظر خواص، كنايه از حكومت مطلقة پروردگار است. (نه مقر فرماندهي) كه بعضي تصوّر كرده اند. و لذا حملة عرش، مقربيني هستند كه اوامر پروردگار را دريافت، و به وسيلة عوامل خود اجرا مي نمايند. كه با جملة «و من حوله»، (كساني كه پيرامون آن هستند)، معرّفي شده اند. اين گروه مقربان، و اطرافيان، دو وظيفه دارند: يكي تسبيح پروردگارخود و ديگري طلب آمرزش براي بندگان مؤمن و توبه كار خداوند و دعاي خير در حقّ آنان. و مي توان گفت كه تقريباً همان معني را مي رساند كه آيه هاي 42 و 43 سورة احزاب، بيان مي كند. كه در صفحات قبل، مورد بحث قرار گرفتند. «هو الّذي يصلّي عليكم و ملائكته..» بنابراين نظر، آيه بيش از اينكه متوجّه عرش باشد، متوجّه مؤمنان توبه كاريست كه بر اثر توبه و پيروي راه حقّ، و دعاي خير حملة عرش، مشمول رحمت خداوند و آمرزش او شوند. و از عذاب آتش ايمن مي مانند.
در آية 17 از سورة حاقّه نيز به عرش اشاره شده است. «و الملك علي ارجائها و يحمل عرش ربّك فوقهم يومئذ ثمانية». بعضي بر اين باورند كه معني آيه، اين است كه روز قيامت، آسمان شكافته مي شود و هشت فرشته، اطراف عرش خداوند را مي گيرند. و آن را بر بالاي خود حمل مي كنند. و به صحراي قيامت مي آورند. تا به حساب بندگان رسيدگي شود. كه اين باور، با معني آيه، كاملاً بيگانه است. اختلال در كلمات موجود در آيه است. زيرا مرجع ضمير مؤنث (ها) در جملة «و الملك علي ارجائها..» به آسمان كه در آية قبل ذكر شده مي باشد، نه عرش كه بعد از آن نامش آمده است. و «عرش» ضمير مؤنث نمي گيرد. «و انشقّت السّماء فهي يومئذ واهيه»، چون آسمان شكاف پذير است، پس در آن روز، شكافته مي شود. در حالي كه فرشتگان در حوالي آن اند. يعني نظام فعلي آسمان بهم مي خورد، تا شكل ديگري به خود بگيرد. «يوم تبدّل الارض غير الارض و السماء» روزي كه زمين به چيزي غير از زمين تبديل شود. و آسمان نيز. (به چيزي ديگري غير از اين آسماني كه اكنون هست). و جملة «.. يحمل عرش ربّك فوقهم يومئذ ثمانية» به اين معني نيست كه هشت فرشته، عرش خداوند را بر دوش، يا به نحو ديگري، ديگري، بر بالاي خود حمل كنند. زيرا اولاً خداوند نيازي به عرش، به معني مصطلح آن ندارد. تا لازم باشد كساني آن را حمل نمايند. و بر فرض محال، اگر هم چنين باشد، بايد جمله به اينگونه آيد: (و الملك علي ارجائها و يحملون عرش ربّهم فوقهم يومئذ ثمانيه)، كه چنين نيست.
به نظر مي رسد كه معني جملة «.. يحمل عرش ربّك فوقهم يومئذ ثمانية» اين است كه اي رسول ما، روز رستاخيز، مفهوم ملكوت و سلطنت پروردگارت، براي و فوق همه كس و همه چيز، (آسمان و زمين و فرشتگان و آدميان و جنيان و..) در هشت كلمه محقّق و آشكار مي شود: «سبحان ـ الله - و الحمد ـ لله يا وضع موجود و بدون تخيير بمانند وـ لا اله الاّ الله و الله اكبر». و آية 75 سورة زمر نيز اشاره به همين استنباط دارد. «و تري الملائكة حافين من حول العرش يسبّحون بحمد ربّهم و قضي بينهم بالحقّ و قيل الحمد لله ربّ العالمين». (و فرشتگان را مي بيني كه پيرامون عرش را گرفته اند. در حالي كه براي ستايش پروردگارشان به تسبيح مشغول اند. و بين مردم بحقّ قضاوت شده است. و گفته مي شود: «الحمد لله ربّ العالمين». به طوري كه ملاحظه مي فرماييد، اين آيه همان مفاهيم تسبيحات اربعه را متضمّن مي باشد، كه گفتيم. و در روز رستاخيز تحقق پيدا مي كند. يعني در آن روز، مردم به رأي العين، معاني و مفاهيم كلمات «سبحان الله و الحمدلله و لا اله الّا الله و الله اكبر» را مشاهده و درك مي نمايند. و اين كلمات، در آن روز ظهور و تجلّي پيدا مي كنند.
و اينكه ما، «حمل» را به معني (مفهوم) گرفتيم، از آية «مثل الّذين حمّلوا التوراة ثمّ لم يحملوها..» از سورة جمعه، استفاده نموديم. يعني آنچه در بطن كلام است. و حمل عرش را كه عبارت از مفهوم ملك و سلطنت است، تسبيح دانستيم، از آية قبل كه موضوع بحث است، استفاده كرديم. «الّذين يحملون العرش و من حوله» كساني كه مفهوم ملكوت خداوند را درك و اجرا و اداء مي نمايند. بنابراين، براي تمام موجودات، مفهوم اصلي تسبيح و حمد خداوند، آشكار مي شود. و با قلب و زبان، به ذكر «سبحان الله و الحمد لله و لا اله الّا الله و الله اكبر مي پردازند.
علاوه بر موارد فوق، در قرآن مجيد، در پنج مورد، پس از اشارة به خلقت آسمانها و زمين، به برقراري نظام ملكوت و تدبير امور پرداخته، و در يك مورد، در آية نهم از سورة هود، فرموده است «و هو الّذي خلق السّموات و الاّرض في ستة ايّام و كان عرشه علي الماء ليبلوكم ايّكم احسن عملا». (او كسي است كه آسمانها و زمين را براي شش دورة زماني آفريد.و نظام ملكوت را (عرشه) بر آب مقرر فرمود. تا شما را بيازمايد، كه كدامتان نيكوكارتريد. و چون در آية 31 از سورة انبياء، فرموده است «و جعلنا من المّاء كلّ شيء حيّ». (و از آب هر چيز را زندگي مي بخشيم.)، معلوم مي شود كه اساس زندگي آب است. و لذا مي توانيم به جاي كلمّه «ماء» در جملة «عرشه علي الماء» كلمه (حيوة) را بگذاريم. تا جمله به اين صورت درآيد «و هو الذي.. و كان عرشه علي (الحيوة) ليبلوكم ايّكم احسن عملا». و نظام ملكوت را بر اساس پيدايش زندگي در آسمانها و زمين قرار داد. تا شما را بيازمايد، تا معلوم شود كدامتان نيكو كارتريد. و همه چيز تحت سيطرة اين نظام و تدبير و جان دار شود. و به سوي كمال ره بسپارند.
پس منظور از حملة عرش، مقرباني هستند كه فرمان را دست اوّل، از خداوند دريافت. و به مجريان ابلاغ. و بر كار آنان نظارت مي نمايند. و بر اساس اشارة آية 17 از سورة حاقه، تعداد اين مقربان، 8 نفر است. و جملة «و الملك علي ارجائها» اشاره دارد كه تعداد فرشتگاني كه اطراف آسمانها و زمين و عرش هستند، «و من حوله» بي شمارند. كه فرمان را از مقربان دريافت، و اجرا مي نمايند. و حيات و زندگي را شكل مي دهند.
تمام حقوق این سایت متعلق به آقای ناظم الرعایا می باشد.
طراحی و اجرا توسط شرکت فرابرد شبکه