SHAMAMEH.ORG

توضيحات ضروري مربوط وجود قرينه نامرئي (زوج) در كائ
1 ـ خوانندگان عزيز ملاحظه نموده اند كه نگارنده به استناد آياتي كه آدرس آنها نگاشته شده است معتقد به وجود يا قرينه هاي نامرئي براي تمام اجزاء هستي و نيز كلّ كائنات هم چون مخلوق است ناگزير بايد قرينه و زوج داشته باشد. بنابراين در برابر عالم مشهود يك عالم غير مشهور (غيب) وجود دارد.
2 ـ در جريان نگارش اين قبيل مطالب به هيچ وجه تحت تأثير دانشمندان ما ديگر او يافته هاي آنان نيستم و جا نمانه نوشته هايم كلام الله مجيد مي باشد و پس از اطمينان از اينكه اقتباس هايم از قرآن كريم به اندازه كافي مدلّل و صائب است و نمونه هاي قابل مشهود آنها را توضيح مي دهم زيرا تمام اجزاء جهان مشهود و كلّ آن نيز آيات خداوند هستند و چون آيات معنوي كه بر حضرت خاتم النبيين نازل شده اند نيز يك چيز مي باشند بايد قرينه زوج مرئي داشته باشند كه آن هم اجزاء عالم طبيعت يا عالم مشهود است كه از جملة آنها خود ما هستيم كه آيات منزل ضمن تعريف كلّ عالم مشهود، براي تعريف ما و سرنوشت و سرانجام، ما مي باشد و لذا اگر ما مفاهيم آيات منزل را ادراك نمائيم و آنها را بر آيات آفاق و انفس حمل نمائيم كاري به صواب انجام داده ايم.
3 ـ بنده مواد مجلدات زيانه ترازو (لسان الميزان) و كتاب اصول آفرينش را قبل از اينكه كيهان شناسان وجود مراكز براي كهكشانها و نيز وجود كهكشانهاي نامرئي را در مقابل كهكشانهاي مرئي كشف نمايند– تأليف نموده ام و معلوم داشته ام كه تمام اجزاء هاي كهكشاني به منزله سياره هايي هستند كه اطراف يك مركز يا خورشيد كهكشاني در گردش هستند و كهكشانها نيز هر يك مانند يك سياره اطراف يك مركز عظيم ديگر در گردش هستند و همين طور الي غير النهايه! همين گونه به وجود كهكشانهاي نامرئي تصريح نموده ام.
4 ـ علاوه بر اينكه نگارنده در تصريح به وجود خورشيدهاي كهكشاني و كهكشانهاي نامرئي تحت تأثير يافته هاي كيهان شناسان نبوده و نيستيم بلكه با اطمينان كامل به استباط هاي خود از رهنموده هاي قرآن كريم – طي نامه هائي كه ترجمه فارسي آنها را ذيلاً درج مي نمايد در تاريخ 23/1/2001 ميلادي به سه مركز مهمّ تحقيقاتي كيهان شناسي: دانشگاه كامبريج انگليس – دانشگاه اوهايو امريكا و مركز رصد خانه هاوايي آمريكا كتباً اطلاع داده ام كه بخش عمده يافته هاي آنان صحيح است امّا در يافته هايشان خطا و اشتباهاتي وجود دارد كه لازم است آنها را بر طرف نمايند – از جمله اينكه طبق اصلي ترويج و تقارن بايد كهكشانهايي سايه يا نامرئي عيناً از لحاظ چكالي و حجم قرينه و برابر كهكشانهاي مرئي باشند -چون طبق رهنمودهاي قرآن كريم بايد در كلّ عالم هستي تقارن و تعادل برقرار باشد (ترجمه خود مطالب را ملاحظه فرماييد)
5 ـ تصوير خبرهاي اكتشافات مذكور را در صفحه برابر ملاحظه مي نماييد.
مخصوص به خود داريم كه محو و اثبات كيفيّات زندگي ما در اين كتاب را، خود خداوند انجام مي دهد (يمحوا الله ما يشاء و يثبّت) و اين مطابق است با آيه 42 از سوره زمر كه مي فرمايد:
«الله يتوفّي الانفس حين موتها و التي لم تمت في منامها، فيمسك الّتي قضي عليها الموت و يرسل الاخري الي اجل مسمّي انّ في ذالك لايات لقوم يتفكّرون»: خداوند ارواح را به هنگام مرگ مي گيرد و ارواح آنان را كه نمرده اند در حال خوابيدن مي گيرد (اگر كسي در حال خواب مرگش فرا رسيد خداوند) روح او را نگاه مي دارد (پس نمي فرستد تا به كالبد او برگردد و از خواب بيدار شود) و ارواح ديگر را (كه مرگشان فرا نرسيده باشد) بر مي گرداند و از خواب بيدار شود) و ارواح ديگر را (كه مرگشان فرا نرسيده باش) بر مي گرداند تا زمان مرگ حتمي آنان برسد، در اين (بيان) اشارات و هدايت هاي مسلّمي است براي گروهي كه به تفكّر مي پردازند، و نيز در آيه 60 از سوره انعام مي فرمايد: «و هو الذي يتوفيّكم باللّيل و يعلم ما جرحتم بالنّهار و ثمّ يبعثكم فيه ليقضي اجل مسمّي ثمّ اليه مرجعكم ثمّ ينبّئكم بما كنتم تعلمون»: خداوند كسي است كه روح شما را در شب (هنگام خوابيدن) مي گيرد و برنامه كسب و كار شما را در روز مي داند، پس شما را براي كار روزانه در روز از خواب بر مي انگيزد تا عمر به پايان برسد. اين خواب و بيدار شدنها ادامه دارد، و در نهايت به سوي او برمي گرديد، و آخر كار (در حسابرسي) شما را از نتيجه اعمالتان آگاه مي نمايد.
از اين آيات استفاده مي شود كه تمام دفعاتي كه ما در طول زندگي خود به خواب مي رويم، روحمان را خداوند مي گيرد، و براي بيدار شدن باز مي گرداند. (يحموا الله ما يشاء و يثبّت) ولي كلّ عالم آفرينش كه شناسنامه آن «امّ الكتاب» است ثابت است، و امحاء و اثباتي در آن صورت نمي گيرد، زيرا، پس از اين كه محو و اثبات را ذكر فرموده است امّ الكتاب را نام برده است كه مشمول اين تعاريف نشود، و نيز مدلّل مي دارد كه آفرينش را اجلي نيست، زيرا كلمه اجل را در آية جداگانه ذكر فرموده است، و هيچ گونه رابطه ضميري و غير آن به نحوي كه به امّ الكتاب اشاره كند وجود ندارند، و لذا آفرينش به صورت مطلق مرگي ندارد، امّا اجزاء آن اجل و مرگ و امحاء و اثبات دارند، حق هم همين است، زيرا آفرينش تجلّي وجود آفريننده است و چون آفريدگار ازلي و ابدي و لا يتغيّر است تجلّي وجود او هم يك لحظه خاموش.
تمام حقوق این سایت متعلق به آقای ناظم الرعایا می باشد.
طراحی و اجرا توسط شرکت فرابرد شبکه