ترجمه متن انگليسي ارسال شده
به: رياست بخش تحقيقات كيهاني دانشگاه كامريج انگليس (پيوسته دارد) تاريخ 23 /1 /2001 يك كتاب ضميمه است به: رياست بخش تحقيقات كيهاني دانشگاه ادهايو امريكا (پيوسته دارد) به: رياست بخش تحقيقات رصد خانه كيهاني هاوايي آمريكا از: جعفر ناظم رعايا – كوچه الفت پلاك 50 – خيابان 15 خرداد – اصفهان – ايران. اخيراً از پايگاه اخبار علوم در اينترنت دريافت شده است كه: - 1 ـ دانشمندان دانشگاه كمبريج به اين نتيجه رسيده اند كه در بخشي از جهان. كهكشان هاي تاريك و بي ستاره وجود دارد و اين بخش از جهان كه كهكشانهاي ساير نام گرفته است بجاي ستاره و گاز از موادّي كاملاً تاريك و عجيب تشكيل شده است كه به نظر آنان نسبت كهكشانهاي تاريك به كهكشانهاي قابل رؤيت صد به يك مي باشد و شواهد كافي در دست است كه ثابت است كه ثابت مي كند كهكشانهاي قابل رؤيت معمولي بيش از ده برابر حجم ستارگان خود از مادّه سياهرنگ تشكيل شده اند. 2 ـ داشمندان دانشگاه هاوايي تصاوير بسيار دقيقي از يك سياه چاله عظيم در مركز راه شيري گرفته اند كه در منطقه اي موسوم به ساگيتا يوبس كهكشان ها راه شيري واقع است و جرم آن دو مليون برابر جرم خورشيد است و نيز مسلّم شده است كه سياه چاله هاي عظيم تقريباً در مركز تمامي كهكشانها يافت مي شود. از آنجا كه سياه چاله هاي قابل رؤيت نيستند اختر شناسان تنها قادرند به وسيله مشاهده حركات و سرعت هاي ستارگاني كه در حال گردش دور آنها هستند سياه چاله ها را ردّيابي كنند..... اين سياهچاله ها از چنان تراكمي برخوردارند كه حتّي نور قادر به گريز از كشش جاذبه آنها نيست..... اين جانب به نام يك انسان كه از فرآورده هاي علوم در تمام طول عمر برخوردار بوده است از فعاليّتهاي خستگي ناپذير شما دانشمندان بزرگ در امر كشف اسرار و رموز آفرينش و كاربردي كردن دست آوردها در پيشبرد تمدّن جهاني سپاسگزاري مي نمايم – و نيز چون يك فرد مسلمان هستم كه به عامّ و جهان شمول بودن هدايت هاي قرآن مقدّس كه آن را كلام خداوند مي دانم معتقد هستم مدّتي است كه با نگرشي نو اهتمام خود را مصروف تحقيق در بعضي رهنمودهاي قرآن كريم نموده ام كه قبلاً مورد توجّه در خود نبوده است و حاصل كار تعدادي مقاله و كتاب است كه مختصري از آنها را تا كنون منتشر نموده ام. يكي از كتابهايي كه اخيراً منتشر نموده ام بنام اصول آفرينش مي باشد كه در آن 12 اصل از اصول آفرينش كه همه از قرآن كريم اقتباس شده است مورد بحث قرار گرفته و تمام دلايل ارايه شده در آن نيز از قرآن اخذ شده و از منبع ديگري استفاده نموده ام. يك جلد از كتاب مذكور را كه به فارسي است و متأسّفانه نتوانسته ام آن را ترجمه به انگليسي نمايم به پيوست تقديم مي دارم و يقين دارم كه شما مترجم مسلّط به هر روز به آن را در اختيار داريد كه بتوانند در صورت نروم به متن آن مراجعه و جواب پرسشهاي احتمالي را بدست آورند. مطالب كتاب مذكور در حدود چهار سال پيش تنظيم گرديده و در اوّل سال شمسي جاري چاپ شده و بنابراين مسبوق بر اخبار علمي فوق الذّكر است كه اخيرة از اينترنت اخذ شده است. غرض از نگارش اين نامه بيان نكات زير مي باشد: - 1 ـ علاوه بر اينكه بين علوم و اديان آسماني هيچ گونه تعارضي نيست علوم تجربي هر مقدار پيشرفت كنند به همان نتايجي مي رسند كه اديان آسماني خالص قبلاً اساس آنها را بنياد نهاده و به روشني بيان كرده اند. 2 ـ اگر بين اديان آسمان و تمدنهاي دست آورد شر اختلاف هست بعلّت قصور در فهم دقيق رهنمودهاي آسماني است كه باعث انحطاط مي شود و نير بعلّت فريفته شدن به ظواهر تمدّن است كه9 به ماديگري مي انجامد. 3 ـ اين دانشمندان هستند كه به دور از هر گونه تعصّباتي مي توانند در اساس اديان بگونه اي علمي تحقيق كنند و در تحقيقات علمي اصول معنوي ديني را دخالت دهند و بين اين دو بخش از يك نفر آشتي و پيوستگي مجدّد برقرار كنند و انسانيت را به آدميّت و كمال برسانند. 4 ـ به اين نكتة مهم توجّه شود كه دين نه تنها باعث عقب ماندگي نيست بلكه مي تواند باعث نهضت علمي مدني بشود و علوم و مدنيّت را بسوي صحيح جهت دار و هدفمند بنمايد. 5 ـ دو موضوع از دو اصل از اصول آفرينش را كه از قرآن كريم اقتباس شده و يافته هاي علمي شما كه مربوط به كيهان و كهكشانها مي باشد در اصل با آنها هماهنگ است و در جزئيات تفاوتهايي وجود دارد ارايه نمايم به اين اميد كه مورد مقايسه و تحقيق قرار گيرد چه بسا كه باعث شود كه تحقيقات كيهاني در مسيرهاي صحيح تري جهت دار شوند. با توجه به تعاريف فوق الذكر ذيلاً دو اصل از اصول دوازده گانه آفرينش را كه در كتاب مذكور به آنها پرداخته ام به طور خلاصه ارايه مي نمايم كه موارد موافقيت و مخالفت آنها با يافته هاي علمي شما مورد مقايسه قرار مي گيرد: 1 ـ اصل هماهنگي نظام آفرينش 2 ـ اصل تزويج يا تقارن يعني زوج و قرينه داشتن آفرينش و اجزاء آن اوّل اصل هماهنگي نظام: مطابق اين اصل كليّه اجزاء آفرينش در اجزاء و نيز در كليّت هستي در اصول مشابه هستند. مانند اينكه كليّه ذرات عالم هستي عيناً مانند منظومة شمسي كه در عين وحدت متعدّد و مجزّا مي باشند و اجزاء آنها دور يك مركز مي چرخند – چون چنين است تحت نظام آفرينش كهكشانها هم مانند يك منظومه هستند كه ناگزير بايد اطراف يك خورشيد كهكشاني بچرخند و اين همان چيزي است كه رصد خانه اوهايو به اين نتيجه رسيده است. تفاوت هايي كه يافته هاي مركز مذكور در حال حاضر با استنباطهاي بنده از قرآن دارد و در آينده روشن خواهد شد اين است كه: 1 ـ هر مجموعه اي از تعدادي كهكشان هاي عظيم نيز در درجات بالاتر بايد اطراف يك خورشيد عظيم فلكي در گردش باشند و همين گونه قياس نماييد كلّ هستي را كه منظومه در منظومه در منظومه در حال چرخش در چرخش در چرخش...... است. 2 ـ طبق اصل هماهنگي نظام آفرينش همان گونه كه در نظام منظومه شمسي فصول چهارگانه به وجود مي آمد در كل نظام كائنات نيز چنين پديده اي (در مقياس بسيار بزرگ) تكرار مي شود كه گداختگي اوليّه زمين و دورانهاي يخبنداني و حادثه قياست و رستاخيز كه آن هم در نتيجه ايجاد حرارت شديد روي زمين است تحت تأثير فصول فلكي به وجود مي آيد و نتيجتاً ما ساكنان كنوني زمين در يك بهار فلكي قرار داديم و رو به سوي يك تابستان فلكي پيش مي رويم و نهايتاً همه چيز خواهد سوخت و پس از آن رستاخيز برقرار خواهد شد. دوم – اصل تزويج (يا جهان متقارن) – مطابق اين اصل همانگونه كه در برابر روشني تاريكي، در برابر ترك زندگي،در برابر نر مادّه، در برابر مثبت منفي و... وجود دارد در برابر جهان مشهود و يك جهان نامرئي نيز وجود دارد و دانشگاه كمريج تا حدودي به اين قضيّه نزديك شده است امّا تفاوتهاي بشرح زير وجود دارد كه يقيناً در آينده روشن خواهد شد. 1 ـ اينكه گفته اند نسبت كهكشان هاي تاريك نسبت به كهكشان هاي روشن نسبت صد به اين است (100/1) مطابق اصل هماهنگي نظام آفرينش صحيح نيست و بايد نسبت آنها كاملاً مساوي باشند. 2 ـ اينكه گفته اند كهكشان هاي تاريك در بخشي از جهان وجود دارند – ناقص است و كهكشان هاي مذكور (تاريك) بايد مطابق اصل هماهنگي نظام و نيز اصل ترويج (جهان متقارن) يقيناً در تمام جهان وجود داشته باشند كه اين هم در آينده شناخته خواهد شد. مطابق اصل مذكور نكات مهّم ديگري از اصول 12 گانه آفرينش دانسته مي شود كه از فرصت استفاده نموده و به دو موضوع بسيار مهّم مربوط به كيهان شناسي بشرح زير اشاره مي نمايد: - 1 ـ كيهان شناسان معتقد به حادثه (يا فريضه) بيگ نيگ و پديد آمدن دفعي مواد جهان موجود هستند در حالي كه مطابق هدايت هاي قرآن كريم جهان فعلي از يك تودة عظيم طومار گونه كه قبلاً در هم پيچيده شده بوده است بتدريج باز شده و به صورت فعلي آشكار گرديده و پس از طيّ اين دوران نيز در دو مرتبه روي هم پيچيده و اجزاء پنهان مي شود. 2 ـ كيهان شناسان معتقد به گسترش سريغ جهان به سوي لبه هاي نهايي و لبريز شدن در نيستي مي باشند، در حاليكه مطابق تعاريف قرآن كريم و همانگونه كه در بند 1 پيش نيز بيان شد اجزاء جهان پيوسته در حال انبساط و انقباض (باز شدن و پيچيده شدن مكرّر و طومار گونه) هستند و لذا هيچگاه نابود نمي شوند و اصولاً جهان كه تجلّي قدرت پروردگار است هر چند پديده اي است كه آغازي دارد آغاز آن ازلي است و پاياني هم دارد امّا پايان آن ابدي است زيرا با وجود آفريننده كه ازلي و ابدي مطليق است و از صفات او جلّ جلاله آفريدن است محال است كه خداوند باشد امّا خلاقيّت او متوقّف گردد و لذا نيستي يك كلمه كاملاً بي معني است و هيچگاه واقع نخواهد شد. توضيحات بيشتر در كتاب پيوست، بخصوص مربوط به اصول ديگر قابل مطالعه مي باشد. در پايان خواهشمند است دستور فرماييد از وصول اين نامه و نظرات خود اينجانب را مطّلع فرمايند. ناظم رعايا
|