SHAMAMEH.ORG

پناه بردن به خداوند ازشيطان هنگام شروع به قرائت قر
«فاذا قرأت القرآن فاستعذ بالله من الشّيطان الرّحيم. انّه ليس له سلطان علي الّذين آمنوا و علي ربّهم يتوكّلون» پس هرگاه قرآن مي خواني از شيطان رجيم به خداوند پناه ببر. زيرا شيطان را بر كساني كه ايمان دارند و بر پروردگار خود توكّل مي كنند تسلّطي نيست (98 و99 نحل)
آيه اوّل صريحاً دستور مي دهد كه هنگام خواندن قرآن از شيطان به خداوند پناه ببريد و لذا با ذكر جملة «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» خود را از القاآت فريب كارانه شيطان در پناه خداوند متعال قرار دهيد. امّا براي اين كه مسلمان قرآن خوان تصوّر نكند كه شيطان فعّال ما يشاء است و از لحاظ روحي گرفتار ضعف نشود آيه بعد دو نوع اطمينان خاطر به او مي دهد:
1- شيطان هيچ گونه تسلّط و نفوذي بر مسلمان مؤمن ندارد.
2- اگر به خداوند توكّل كنيد و كار خود را به او وا گذاريد يعني با وجود مؤمن بودن خود را از القاآت شيطان در پناه خداوند قرار دهيد خداوند شما را از شرّ او حفظ خواهد كرد. ذيل آيه 99 اشاره با اين نكته دارد كه مسلمان مؤمن نبايد به ثبات و تا بر جا ماندن ايمان خود اطمينان داشته باشد و خود را از لغزش و انحراف در امان بداند بلكه بداند كه در هر لحظه اي به خصوص در فهم معاني قرآن، امكان انحراف و تزلزل و گمراهي وجود دارد و لذا به ايمان خود اكتفا نكند و خود را در پناه خداوند قرار دهد و از او بخواهد تا از گمراهي نگاه دارش باشد.
3- پس هميشه بايد ايمان توأم با توكّل به خداوند باشد و لذا حرف «و» در جملة «و علي ربّهم يتوكّلون» به معني حين و حال مي باشد و لذا معني آيه 99 چنين مي شود: آگاه باشيد كه شيطان را بر كساني كه ايمان دارند و در عين حال بر پروردگارشان توكّل مي كنند تسلّطي نخواهد بود.
امّا آيه اين كافي است كه ما بگوئيم خداوند، ما را از وسوسه هاي او حفظ خواهد كرد؟
پناه بردن به خدا از شيطان عيناً «ولي در مقياس بزرگتر) مانند پناه بردن از يك دشمن بسيار خطر ناك به يك دوست مقتدر و قابل اطمينان و خير خواه و مهربان است.
كسي كه در معرض آسيب دشمن است بايد خود را از دسترس دشمن و حوزه و محدوده فعّاليّت هاي او بيرون بكشد و به آن پشت كند و برود خود را در حوزة نفوذ و اقتدار دوست قابل اطمينان قرار دهد و لذا نمي توان در دسترس دشمن و حيطه ستمگري او باقي ماند و با زبان تكرار كرد كه مثلاً من خود را در پناه فلان دوست قرار مي دهم و تصوّر كرد كه امنيّت فراهم مي شود. گريز از شيطان و قرار گرفتن در پناه خداوند هم همين گونه است. بايد به شيطان پشت كرد و خود را از دسترس او دور ساخت و نزد خداوند رفت و خود را در پناه او قرار داد.
بنده تا كنون نفهميده ام كه شيطان چگونه مرا مي فريبد يا مورد آزار قرار ميدهد؟ امّا اغلب متوجّه شده ام كه مرتكب اعمال خلاف شده ام كه بعداً موجب شرمندگي و پشيماني من شده است و اين قبيل اعمال با مقياس هاي ديني و قضاوت هاي مردم نيك انديش اعمال شيطاني يا نتيجه فريب كاري هاي شيطان شناخته مي شوند.
از گفتار ديگران هم به روشني نشنيده ام كه مرتكبين اعمال خلاف متوجّه باشند كه چگونه تحت تأثير القاآت شيطان قرار گرفته اند و طبق برنامه اي كه او در اختيارشان گذاشته است مرتكب عمل نا پسند شده باشند. ولي محرز است كه تمايلاتي در نفس انسان بوجود مي آيد كه براي نيل به آن تمايلات نقشه ها و تمهيداتي مي انديشند تا بتوانند دير يا زود آن را عملي كنند.
پس كيفيّت فريب كاري شيطان براي اكثر مردم نا شناخته است و حدود ستم گري و آزار او هم مشخّص نيست. امّا بر اساس معيارهاي ديني كارهاي شيطاني شناخته و تعريف شده اند و هر كس مي تواند بر اساس معيارهاي ديني كارهاي شيطاني شناخته و تعريف شده اند و هر كس مي تواند بر آن اساس اعمال شيطاني را بشناسد و از ارتكاب آنها خود داري نمايد و به نظر مي رسد كه گريز از حوزه فعّاليّت شيطان براي پناه بردن به خداوند هم غير از اين راه ديگري ندارد كه ما تصميم بگيريم از ارتكاب اعمال شيطاني خود داري نمائيم نه اين كه بگوئيم «اعوذ بالله من الشّيطان الرّجيم» ولي قلباً تصميم به خود داري از اعمال شيطاني نگرفته باشيم. همين گونه است پناه بردن به خداوند – ما بايد راه رسيدن به حصار امن خداوند را بشناسيم تا بتوانيم پس از پشت كردن به شيطان به آن جا برويم و درب آن حصار را بكوبيم تا در را بگشايند و ما را در پناه بگيرند. چنان كه فرموده است: «ومن يتّق الله يجعل له مخرجاً» هر كه خدا دار باشد راه بيرون شد از گرفتاري را به او مي نمايد و مسلّم است كه تا تصميم نگيريم و به راه نرويم و به مقصد نرسيم و در را نكوبيم هر گونه فريادي هم كه در حال باقي ماندن در منطقه نفوذ شيطان سر بدهيم نه به گوشي مي رسد، و نه دري باز مي شود و اگر هم بگوشي برسد و دري باز شود چون ما بسيار از آن دوريم و به سمت آن هم نمي رويم براي ما بي فايده است.
راهي كه به حصار امن خداوند مي پيوندد همان صراط مستقيم است يعني قرآن كه در مقابل ديد و دسترس همگان قرار گرفته است.
شيطان هم به تصريح خداوند بر سر همين راه كمين گرفته است تا نگذارد كسي از حوزة فعّاليّت او بگريزد و برود خود را در پناه خداوند قرار دهد. چنان كه خداوند خود گفته و تصميم شيطان را به منظور هشدار به گوش ما رسانيده است «قال فبما اغويتني لا قعدنّ لهم صراطك المستقيم» (شيطان ) گفت به علّت اين كه ( چون به آدم سجده نكردم) مرا اغوا كردي (از مقامي كه داشتيم به زير افكندي) سوگند مي خورم كه بر عليه آدميان بر سر بزرگراه تو خواهم نشست (تا نگذارم از اين راه بيايند و خود را در پناه تو قرار دهند) (16 اعراف).
چون دانستيم كه صراط مستقيم قرآن است و از همين راه مي توان به حصار امن خداوند رسيد و شيطان هم بر سر همين راه نشسته است. خداوند فرموده است: «فاذا قرأت القرآن فاستعذ بالله من الشّيطان الرّجيم» چون خواستي قرآن خواندن را آغاز كني (قدم در بزرگ راه دين بگذاري) از خداوند در برابر شيطان پناه بخواه (چون او را بر كساني كه ايمان آوردند و بر پروردگار خو توكّل كنند تسلّطي نخواهند بود «انّه ليس له سلطان علي الّذين آمنوا و علي ربّهم يتوكّلون» (آيه 99 و 100 نحل).
به شرح مذكور مسلّم مي گردد كه وسيله فرار از سلطه شيطان ايمان و عمل به دستورهاي دين و پناه گرفتن در امنيّت خداوند با طي بزرگراه خداوند يعني شناخت مفاهيم آيات قرآن و عمل به مفاهيم آن مي باشند.
تمام حقوق این سایت متعلق به آقای ناظم الرعایا می باشد.
طراحی و اجرا توسط شرکت فرابرد شبکه