بزرگراه هدايت شدگان و كوره راه رانده شدگان و گمراه
صراط الّذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضّالّين: (ما را هدايت فرما) به بزرگراه كساني كه (هدايت و) بخشندگي خود را شامل آنان فرموده اي نه كساني كه خشمگين وار با آنها برخورد شده است و نه گمراهان(7 ،فاتحه)، صراط در اين آيه همان صراط المستقيم است كه در آيه 6 هدايت به آن بزرگراه خواسته مي شود. و برخوردار شدگان از نعمت هدايت به اين بزرگراه، در درجه اوّل خود پيامبران خداوند صلوات الله عليهم هستند و در درجه دوم صديقين و شهداء و صالحان هستند و در درجه سوّم اطاعت كنندگان از خداوند و حضرت رسول مي باشدو چنانكه فرموده است: و من يطع الله و الرّسول فاولئك مع الّذين انعم الله عليهم من الطيّبين و الصّديقين و الشّهداء و الصّالحين و حسن اولئك رفيقاً: و كساني كه از خداوند و رسول عزيز فرمانبرداري كنند (چنين كساني همراه و همنشين كساني خواهند بود كه خداوند در حق آنان انعام فرموده است. از پيغمبران و راستگويان (در ايمان داشتن) و شهداء و درست كرداران_ و چه دوستي (و هم نشيني و هم كاري و هم باوري) پسنديده ايست چنين روشي و اطاعتي! (69 نساء). توجّه فرمائيد كه جمله « چنين روش و اطاعتي » را ما از جمله «و من يطع الله و الرّسول» و جمله هم نشيني و هم كاري و هم ياري را از جمله فأولئك مع الدّين تا «و حسن اولئك رفيقاً »استفاده نموده ايم. در برابر كساني كه مشمول انعام هدايتي خداوند قرار ميگيرند كه مؤمنان واقعي هستند، گروه كاملاً مخالفي قرار دارندكه مشمول غضب هستند: «غير المغضوب عليهم» و به تعريف ذيل آيه 106 سوره نحل كساني هستند كه كفر در تمام اجزا وجودشان نفوذ كرده و قلب آنها را سياه نموده است آن چنانكه مي فرمايد: «لكن من شرح بالكفر صدراً فعليهم غضب من الله و لهم عذاب عظيم»: ولي كسي كه قلبش را يا سينه اش را بروي كفر گشود (تا در اجراء آن نفوذ كند چنين كساني) مشمول خشم شديد خداوند قرار مي گيرند و براي آنان عذابي بزرگ خواهد بود و به شرح آيه 152 سوره اعراف مشركان و بت پرستان نيز مشمول همين گونه خشم و عذاب مي باشند: «انّ الّذين اتّخذو العجل سينالهم عضب من ربّهم في الحيوة الدّنيا و كذالك نجزي المفترين»: مسلّم بدانيد كساني كه گوساله پرستي را بر گزيدند در زندگي دنيا مشمول غضب سختي همراه با ذلّت از طرف پروردگارشان واقع مي شوند و كساني را كه افتراء ببندند اين گونه جزا مي دهيم. گروه سوّم كه بايد شناخته شوند و از خداوند بخواهيم ما را از آن گروه هم قرار ندهد «ضالّين» يعني گمراهان هستند كه در آخر آيه به آنها اشاره شده است. از معني ضالّين كه گمراهان است و نيز از لحن و سياق آيه معلوم مي شود كه كفر اين گروه از گروه دوم خفيف تر است زيرا اين ها ظاهراً براي خود در جستجوي هدفي و حقيقتي هستند كه يا راه را از ابتداء اشتباه گرفته اند و يا اين كه در جريان راهپيمائي گمراه شده اند ولي به علّت اين كه اندكي تمايل به راهيابي در وجودشان هست مختصر اميدواري وجود دارد كه بر اثر هدايتي براه راست بر گردند و از سقوط قطعي نجات پيدا كنند. پس از لحاظ قرينه آوري در كلام، مغضوبين كه كفّار هستند در برابر محبوبين كه پيامبران و صديقان و شهدا و صالحان مي باشند قرار دارند و ضالّين در برابر ما كه با ذكر «اهدنا الصرلاط المستقيم» طالب هدايت به بزرگراه مستقيم هستيم؟ آيه چهارم سوره ابراهيم (و نيز آيات ديگر) تعريف ما را از ضاليّن مدلّل مي دارند. «الّذين يستحبّون الحيوة الدّنيا علي الاخره ويصدّون عن سبيل الله و يبغونها عوجاً اولئك في ضلال بعيد»: كساني كه دنيا دوستي را بر آخرت ترجيح مي دهند و در راه خدا مانع بوجود مي آورند و آن را هراكج مي خواهند اين چنين كساني در گمراهي دور افتاده هستند و از جمله «يستحبون الحيواة الدّنيا علي الاخره» معلوم شود كه اين قبيل اشخاص توجّهي به آخرت دارند ولي دنيا را بيشتر دوست دارند. راه خدا را هم مي شناسند ولي مي خواهند مطابق دلخواه خود تغييرات و انحراف هائي در آن ايجاد كنند و در بزرگراه مستقيم موانعي بوجود آورند. از اين اشارات معلوم مي شود كه خداوند و بعضي فرمان هاي او را قبول دارند ولي بعضي از اوامر خداوند را قبول ندارند و در صدد آن هستند كه نظرات خود را در دين جانشين بعضي از اوامر خداوند و مقررات ديني بنمايند. به طوريكه سياق سوره مبيّن مي دارد تكليف انبياء، صدّيقان، شهداء و صالحان از لحاظ رستگاري با ذكر جمله «انعمت عليهم» و با عنايت به آيه 69 سورة نساء . آيات ديگر كاملاً روشن است و نيز عواقب امر كفّار با جمله مغضوب عليهم و آيات ديگري كه در تفصيل همين معنا وارد شده است و به لحاظ خسران قطعي است ولي در اين ميان چون ما را در برابر ضالّين قرار داده است كه آينده و راه روشني را انتخاب نكرده اند غير مستقيم و شديداً بما اخطار و هشدار شده است كه تلاش كنيم با ذكر آيه «اهدنا الصّراط المستقيم» و به مفاد آن قلباً خداوند را بشناسيم و بپرستيم و به دين و قرآن ايمان آوريم و گرنه احتمال همراه و همپالكي شدن ما با ضالّين وجود دارد؟
|