SHAMAMEH.ORG

تنزيل دو مرحله اي قرآن
«افغير الله ابتغي حكماً و هو الّذي انزل اليكم الكتاب مفصّلا و الّذين اتيناهم الكتاب يعلمون انّه منزّل من ربّك بالحقّ فلا تكوننّ من الممترين ـ و تمّت كلمت ربّك صدقا و عدلا لامبدّل لكلماته و هو السّميع العليم»: (بگو) آيا غير از خداوند حاكم و فرمانروائي را بجويم در حالي كه اوست كه قرآن را فصل فصل بر شما نازل كرده است؟ و كساني كه (علم) كتاب را بر آنان (الهام) كرده ايم مي دانند كه آن حقيقتاً نازل شده از پروردگارت است. پس هرگز از اهل ترديد و گمان مباش. اين حرف آخر پروردگارت است كه درست و دادگرانه است و هيچ گونه تغييري براي سخنان او نيست. و او شنوا و دانا است (گزافگوئي هاي شما و خلاف كاريهايتان را در برابر كلام خود مي شنود و مي داند كه بر چه اساس است و با شما چه كند!) (113 و 114 انعام).
جملة«افغير الله ابتغي حكما به معني لا مبدّل لكلمات الله» مي باشد يعني وقتي حرف قرآن در ميان است ديگر به هيچ حرفي نبايد اعتنا كرد.
خداوند قرآن را مفصّل نازل فرموده است يعني براي هر موضوعي فصلي باز كرده است.
توجه فرمائيد كه ما وقتي به تفصيل درباره موضوعي كتابي مي نويسيم يا سخني ايراد مي كنيم يك حرف است و تفصيل خداوند در كتاب خود يك حرف ديگر.
تفصيل ما متناسب است با شخصيّت و دانش ما و تفصيل خداوند متناسب است با عظمت وعلم او، پس وقتي كه مي فرمائيد: «انزل اليكم الكتاب مفصّلا» بايد حدس بزنيم كه در چه حدّ از تفصيل است؟
ما در صفحات قبل اندكي در اين خصوص توضيح داديم و در برابر تحمّل اشارات قرآن يك فرمول تصاعد هندسي عرضه كرديم 1000 = 100 * 100 = 10 * 10= 10 *1 غير از دنبال كردن ادامة اين فرمول هندسي رياضي كه سر به بي نهايت مي كشد هيچ توضيح ديگري ما را به ميزان و مقدار تفصيل آيات قرآن آشنا نمي كند!
همان گونه كه تاكنون كراراً اشاره كرده ايم بايد آيات را با آيات توضيح داد زيرا چون قرآن و آيات آن «تبيانا لكلّ شي‌ء» هستند تبيان همديگر هم هستند و هيچ دليلي و توضيح ديگري شايسته تر براي استناد و استفاده از آن ها در تفسير آيات نمي باشد.
جملة «و الّذين اتيناهم الكتاب يعلمون انّه منزّل من ربّك» كه خطاب به پيغمبر اكرم است اشاره به اين نكته مهّم دارد كه علاوه بر پيغمبر كه قرآن بر آن وجود شريف نازل شده است، يك نوع نزول مرحلة دومي هم دارد و آن مرحلة ديگري است كه به بعضي از «آدم ها» به نحو ديگري الهام مي شود يعني خداوند قدرت فهم كتاب را به آنان ارزاني مي دارد و چنين كساني هستند كه با تدبّر در مفاهيم آيات به اين دانش و بينش و ايمان مي رسند كه حقّاً چنين كتابي منزل از سوي خداوند است: «يعلمون انّه منزل من ربّك بالحقّ».
«و تمّت كلمت ربّك صدقا و عدلا»: كلمه خداوند چانه بردار و تبديل پذير نيست: درست است و متعادل است و دادگرانه.
چون صدق است اگر راجع به روح اشاره كرد معلوم است كه روح وجود دارد و چون هدايت است معلوم است كه بايد وارد تحقيق در قلمرو روح شد و علمي اندوخت و آن را به نفع جهان اسلام بكار گرفت.
همين گونه است اشاره به جنّ، فرشته، آسمان، نحوه پيدايش افلاك، ناطق بودن حيوانات و...
اين قبيل اشارات به خصوص وقتي همراه تأكيد و قسم باشند: «انّ» «في خلق السّموات و الارض و اختلاف الّيل و النّهار لايات»: قسم مي خورم كه در آفرينش آسمان ها و زمين شب و روز قطعاً دلائل و اشارات دانش و بينش يسياري است... تنها به اين معني نيست كه ما بگوئيم بله اينها دليل و حدانيّت خداوند است، و قضيه را تمام شده تلقّي كنيم! اينها تحقيق و تدبّر و تحصيل علم پيرامون چگونگي اسرار آفرينش و كاربرد آن علوم در راه تحصيل عزّت و كيان مسلمانان را مي طلبند.
اينها سرفصل هاي تابع باب «و علّم آدم الاسماء كلّها» مي باشند تا انسان ها با پيگيري اين فصول آمادگي ورود به باب خليفة الّهي را كسب نمايند.
اينها هشدار مي دهند كه: قرآن نازل شده از خداوند به سوي شما است ـ حال كه آن را دريافتيد يا شنيديد يا خوانديد ـ خداوند گوش فرا داشته است كه بشنود تا شما چه خواهيد گفت و چه خواهيد كرد؟
تمام حقوق این سایت متعلق به آقای ناظم الرعایا می باشد.
طراحی و اجرا توسط شرکت فرابرد شبکه