ريشه اصلي اختلافات مذاهب اسلامي
ريشه اصلي اختلاف مذاهب اسلامي(شيعه و سني و مکاتب آنها) که اتفاقاً با موضوع فراخوان يکي است همان کاربرد ناقص اصل شورايي بودن امور در يک نظام اسلامي (دين) است که نتايج سوء تفاهمات مربوط به آن آسيبهاي جبران ناپذير به اسلام و جوامع اسلامي وارد ساخته است و به نظر نگارنده تا اين موضوع نزد دينمداران و اصلاح طلبان به درستي مورد تحقيق قرار نگيرد و جايگاه آن به درستي تعيين نگردد, جهان اسلام مقام شايسته خود را در ميان جوامع بشري احراز نخواهد کرد و در درون نيز مترّقي نخواهد شد. ذکر اين واقعه ضروري است که نگارنده در مورد مشابه ديگري بر موضوع ضرورت و وجوب شورايي کردن نظام اسلامي که اساس تمام سياستگزاريها و پيشرفتها و مردم سالاريهاي ديني ميباشد تأکيد نموده بودم ولي صاحب نظران به تصوّر اينکه اگر نظر ارائه شده را تاييد نمايند بر حادثه سقيفه بني ساعده مربوط به انتخاب خليفه حضرت رسول الله(*) مهر تاييد زدهاند, کتباً خواسته بودند که نظر خودرا اصلاح نمايم و چون بر عقيده خود در خصوص شناختن اصل شورايي جزو ضروريات دين اصرار ورزيدم موضوع را پشت سر انداختند! و يقيناً يک چنين کوچک شماريهاي امر خداوند که در جريان سقيفه اتفاق افتاد و عواقب آن و نيز تنگ نظريهايي که در جريان تاريخ مطابق ضرب المثل: «لا لحب علي بل لبغض معاويه» استمرار يافت هيچ يک از فريقين جرئت ورود مسئولانه در امر را به خود ندادند و اين اصل اساسي دين که يکي از افتخارات جهان اسلام است و رعايت آن باعث ترقّي مدنيت اسلامي ميشد مکتوم ماند و مسلمانان از برکات آن مرحوم گرديدند و اکنون نيز که بعضاً نظام شورايي را, آن هم به گونهاي ناقص گردن نهادهاند آن را سوقات مدنيت غرب ميدانند! مائده آسماني خود را پشت سر انداختند و به دريوزدگي ريزه سفره بدخواهان روي آوردند!
|