شناخت فطرت انسانها و طبيعت
نگارنده دوازده اصل از اصول آفرينش را از تعاريف و رهنمودهاي قرآن كريم اقتباس نموده و در كتابي با نام اصول آفرينش تأليف نموده كه در جريان چاپ و نشر و تقديم به جهان اسلام ميباشد. (چاپ و منتشر شده است). يكي از اصول آفرينش اعّم از جهان هستي و انسانها كه از اجزاء آن هستند اصل تزويج است. مطابق اصل تزويج هم جهان آفرينش و هم اجزاء آن تا حدّ كوچكترين آنها كه حتّي با دقيقترين ميكروسكوبهاي الكترونيكي نيز قابل رؤيت نيستند از دو بخش تشكيل شدهاند هر چند نوعاً واحد به نظر ميرسند. همان گونه كه خداوند نوع انسانها را نمونه بارز نواميس خلقت معرفي فرموده است، انسانها بهترين نمونه قابل رؤيت اصل تزويج هستند :- وجود نوع انسان مركب است از زن و مرد. وجود هر يك از اين زوج مركب است از «روح و جسم»، خود جسم به تنهايي مركب و متشكل است از اعضاء زوج مانند دو دست، دوپا، دو چشم، دو گوش دو لپ در يك مغز، دو بطن در يك قلب دو مجراي خون و لنف، دو كليه، دو كبد، حتّي اجزاء خون مركب است از گويچههاي قرمز و سفيد و ……. خود نوع انسان كه مركّب از زن و مرد است و مريي ميباشد داراي يك همزاد نامريي بنام جّن ميباشد كه با او بوجود آمده با او زيست ميكند و هر دو نوع با هم منقرض ميشوند و وارد جهان ديگر ميگردند و حسابرسي ميشوند و وارد بهشت يا دوزخ كه آنها نيز قرينة مثبت و منفي يكديگر هستند ميشوند. به سورههاي جّن و الرحمن و آيات مربوطه به جنيان و … … مراجعه نمائيد. همين گونهاند تمام اجزاء ديگر آفرينش كه مجال بحث پيرامون آنها محدود است و خواننده بزرگوار خود قياس فرمايد. تنها واحد فرد مطلق آفريننده هستي است كه هرچه را آفريده است زوج آفريده تا خود مشابهي حتي در صفت و عدد نداشته باشد : «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ» : هيچ چيزي مانند او نيست! اصل تزويج بر اساس آيه 49 از سوره 51 و آيات ديگر استوار است كه ميفرمايد : «وَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» : و ما هر چيزي را كه آفريده ايم به صورت زوج آفريديم باشد كه شما متوّجه (اهميّت و فلسفه آن) بشويد. بطوريكه فوقاً اشاره كرديم و آيات بسيار نيز مؤيد اين معني ميباشد وجود انسانها اساساً مركب از جسم و روح ميباشد كه نقويت و تكامل آنها نيازمند ماديّات و معنويات است و به نيازمنديهاي هر يك از جسم و روح بايد بطور مساوي پاسخ داده شود :«وَ أَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَ لا تُخْسِرُوا الْمِيزانَ»1: سنجش را بر اساس عدالت و برابري پايدار كنيد و به ميزان آسيب نرسانيد. دين نيز يكي از مخلوقات خداوند است (نزول و خلق هم معني هستند وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ) و بنابراين از دو بخش تشكيل شده است و عيناً مانند هر موجودي ديگر در عين فرديّـت مزدوج است، بخصوص اينكه براي تنظيم و تشريع نظاميوضع گرديده است كه شامل انسانهايي ميباشد كه نوعاً در عين فرديّـت مزدوج هستند، آن هم مزدوج در مزدوج در مزدوج. بخشي از دين امور روحي / معنوي / عبادي انسانها را هدايت مينمايد و بخش ديگر آن امور جسمي/مادّي/ مدني/ سياسي انسانها را و اين دو بخش نيز آنچنان با هم تركيب شدهاند كه در عين متفرق و جدا بودن يگانه و واحد به نظر ميرسند و در عين وحدت متفرّق و مجزا هستند يعني بخش عبادي / معنوي آن سياسي / مدني هم هست و بخش سياسي / مدني آن عيناً عبادي است و لذا هر يك از اين دو بخش متروك و يا تضعيف شود به تبع بخش ديگر نيز متروك و يا تضعيف خواهد شد. يكي ا زعلل بسيار بزرگ عقب ماندگي مسلمانان در علم و تكنولوژي و اقتصاد و بطور كلي مدنيّت بي توجهي به همين نكتة مهّم است كه دين مداران و مبلغّان اسلاميتصوّر ميكنند كه هر چه معنويت مسلمانان تقويت گردد و آنانرا نسبت به ماديّات بي رغبت نمايند باعث تقويت نظام دين ميشوند! و مردم را بيشتر سعادتمند ميكنند!
|