SHAMAMEH.ORG

زمینه ها و بسترهای اجتماعی فرار مغزها

آنچه‌ به‌ آن‌ نام‌ «فرار مغزها» داده‌ مي‌شود موضوعي‌ است‌ كه‌ در يك‌ جريان‌ با ابعاد گوناگون‌ صورت‌ ميگيرد و منحصر به‌ مغزها (درمفهوم‌ متداول‌ آن‌) نمي‌باشد بلكه‌ در ضمن‌ جابجائي‌ يك‌ نيروي‌ انساني‌ صورت‌ مي‌گيرد و شدّت‌ و ضعف‌ آن‌ متناسب‌ است‌ با قدرت‌ نيروي‌ منفي‌ يا دافعه مبداء و نيروي‌ مثبت‌ و جاذبه مقصد.
از علل‌ و عوامل‌ پديد آمدن‌ نيروي‌ دافعه‌ در مبداء و جاذبه‌ در مقصد مي‌توان‌ به‌ فرهنگ‌ علم‌، اقتصاد، صنعت‌، كار، آزادي‌ و.... اشاره‌ نمود كه‌ فقدان‌ يا ضعف‌ آنها در مبداء نيروي‌ دافعه‌ ايجاد مي‌كند و وجود و قوت‌ آنها در مقصد نيروي‌ جاذبه‌ بوجود مي‌آورد.
جاذبه‌ها و دافعه‌ها هم‌ مطلق‌ نيستند زيرا يك‌ مبداء دافعه‌ مي‌تواند در برابر دافعه ديگر جاذبه‌ باشد و يك‌ جاذبه‌ هم‌ ممكن‌ است‌ در برابر جاذبه‌اي‌ قويتر دافعه‌ باشد.
براي‌ مثال‌ بعضي‌ از كشورهاي‌ اروپايي‌ براي‌ كشورهاي‌ توسعه‌ نيافته‌ جاذبه‌اند و در برابر فوق‌ صنعتي‌ها دافعه‌ هستند. در مثالي‌ ديگر ايران‌ در برابر افغانستان‌ داراي‌ جاذبه‌ است‌ در حالي‌ كه‌ در برابر كشورهاي‌ صنعتي‌ دافعه‌ است‌. علل‌ و عواملي‌ هم‌ كه‌ فوقاً به‌ آنها اشاره‌ كرديم‌ (فرهنگ‌، علم‌، اقتصاد و...) لازم‌ نيست‌ همه‌ از يك‌ جا رخت‌ بر بندند يا در يك‌ جا جمع‌ شوند تا دافعه‌ و جاذبه‌ پديد آيد بلكه‌ وجود يا عدم‌ يكي‌ از آنها مي‌تواند در مبداء و مقصد بر نيروي‌ انساني‌ مربوط‌ اثر بگذارد و در قطبهاي‌ دافعه‌ و جاذبه‌ اثر معكوس‌ داشته‌ باشد مانند اينكه‌ در يك‌ كشور توسعه‌ نيافته‌ عمليات‌ توسيعي‌ آغاز گردد و از كشورهاي‌ توسعه‌ يافته‌ بعضاً انجام‌ آن‌ عمليات‌ را عهده‌ دارد شوند و براي‌ انجام‌ آن‌ كار به‌ اعزام‌ پرسنل‌ با تخصصها و تجارب‌ و فن‌ آوري‌هاي‌ مربوط‌ مبادرت‌ نمايند. بنابراين‌ دافعه‌ و جاذبه‌ مي‌تواند دو طرفي‌ و متقابل‌ باشد و قطبهاي‌ مثبت‌ و منفي‌ همديگر را تغذيه‌ نمايند (مانند آهن‌ ربا كه‌ ما در همين‌ مقال‌ پيرامون‌ آن‌ توضيحات‌ بيشتري‌ عرضه‌ خواهيم‌ كرد) و اين‌ تغذيه‌ متقابل‌ طبيعي‌ترين‌ و بهترين‌ شيوه‌اي‌ است‌ كه‌ به‌ دور از سياستهاي‌ تماميّت‌ خواهي‌، مي‌تواند بين‌ كشورهاي‌ جهان‌ رابطه‌ مسالمت‌آميز بر قرار كند.
جريان‌ جابجايي‌ انسانها در تمام‌ طول‌ تاريخ‌ استمرار داشته‌ و در آينده‌ نيز ادامه‌ خواهد داشت‌ و موضوعي‌ نيست‌ كه‌ بتوان‌ مانع‌ آن‌ شد امّا با بعضي‌ سياستگزاريها و طرح‌ ريزيها مي‌توان‌ آنرا هدفمند و با سود آوريهاي‌ دو سويه‌ كرد و چه‌ بسا كه‌ بتوان‌ با يك‌ سلسله‌ اقدامات‌ و قراردادهاي‌ بين‌ المللي‌ (از جمله‌ بواسطه‌ سازمان‌ ملل‌) به‌ آن‌ مشروعيّت‌ بين‌ المللي‌ هم‌ داده‌ شود.
جابجايي‌ انسانها هم‌ تابع‌ قانون‌ ظروف‌ مرتبطه‌ است‌ و خواهي‌ نخواهي‌ انجام‌ شدني‌ است‌ چيزي‌ كه‌ هست‌ انسانهايي‌ كه‌ تصّور مي‌كنند خود را مي‌توانند از قيود عوامل‌ و قوانين‌ طبيعي‌ آزاد كنند خود را در انجام‌ عمليات‌ خود آزاد مي‌پندارند امّا اگر به‌ اين‌ نكته‌ توجه‌ كنند كه‌ درهر صورت‌ اگر در جايي‌ «ظرفيت‌» پذيرش‌ و به‌ كارگيري‌ توانمندي‌ و استعداد انسانهايي‌ نباشد و در جايي‌ ديگر باشد دير يا زود، به‌ ميل‌ يا اجبار اين‌ جابجايي‌ عملي‌ خواهد شد!
با اين‌ بيان‌ جلوگيري‌ از جابجايي‌ در صورتي‌ ميسّر است‌ كه‌ در مبادي‌ انساني‌ ظرفيت‌ لازم‌ ايجاد گردد و ايجاد مانع‌ بي‌ دوام‌ مي‌باشد - چنانكه‌ في‌ المثل‌ اگر در برابر رود خانه‌ها سّد ايجاد گردد بايد براي‌ مصارف‌ آبهايي‌ مهار شده‌ مجاري‌ خروج‌ و مصرف‌ و سر ريز هم‌ ايجاد كرد و گرنه‌ دير يا زود يا سّد منهدم‌ خواهد شد يا آبهاي‌ زايد مجاري‌ ديگري‌ را براي‌ خود خواهند گشود .
جابجايي‌ انسانها اگر به‌ منظور دفع‌ خطر و جستجوي‌ پناهگاه‌ باشد «فرار» است‌ و اگر بر اساس‌ يأس‌ و نااميدي‌ در مقصد باشد «مهاجرت‌» است‌ و مهاجرت‌ و همچنين‌ فرار ممكن‌ است‌ كوتاه‌ مدّت‌، دراز مدت‌ يا دائم‌ باشد مانند مهاجرت‌ براي‌ تحصيل‌ دانش‌ يا كسب‌ و تجارت‌ و در همه‌ موارد ممكن‌ است‌ تصميمات‌ اولّيه‌ بر اثر تغيير شرايط‌ و مقتضيات‌ زمان‌ و مكان‌ تغيير مي‌كند چنانچه‌ كسي‌ كه‌ براي‌ تحصيل‌ و تكميل‌ دانش‌ و غير آن‌ قصد موقت‌ دارد در مقصد شرايطي‌ به‌ وجود آيد كه‌ در محّل‌ موقّت‌ به‌ صورت‌ دائم‌ باقي‌ بماند مانند دانشجوياني‌ كه‌ به‌ قصد بازگشت‌ مي‌روند ولي‌ پس‌ از گذرانيدن‌ مدارجي‌ از دانش‌ و يا تخصّص‌ جذب‌ امكانات‌ محيط‌ مي‌شوند و يا بعضي‌ از مهاجران‌ در مقصد با مشكلاتي‌ مواجه‌ مي‌شوند و يا در محّلي‌ كه‌ از آنجا مهاجرت‌ كرده‌اند امكاناتي‌ فراهم‌ مي‌شود و لذا تصميم‌ به‌ بازگشت‌ مي‌گيرند.بنابراين‌ نه‌ مي‌توان‌ به‌ بازگشت‌ آنانكه‌ به‌ عنوان‌ دانشجويي‌ آزاد و بورسيه‌ اعزام‌ ميشوند اطمينان‌ داشت‌ و نه‌ از بازگشت‌ آنانكه‌ به‌ قصد دايم‌ رفته‌اند مأيوس‌ بود، بخصوص‌ اگر مشابه‌ آنچه‌ در سرزمينهاي‌ بيگانه‌ در جستجوي‌ آن‌ هستند در ميهن‌ خود امكان‌پذير ببينند.
نمونه‌ قابل‌ ارائه‌ ايجاد دانشگاههاي‌ آزاد در داخل‌ كشور است‌ كه‌ تاحدودي‌ هم‌ عطش‌ دانشجوياني‌ را كه‌ به‌ دانشگاههاي‌ دولتي‌ راه‌ نمي‌يافتند رفع‌ كرد و هم‌ تا حدودي‌ از خروج‌ ارزهاي‌ دولتي‌ جلوگيري‌ نمود، هر چند بعضي‌ها نسبت‌ به‌ كم‌ وكيف‌ اين‌ سازمان‌ نيز حرفهايي‌ دارند كه‌ ما كاري‌ يه‌ آن‌ در اين‌ بحث‌ نداريم‌ و غرض‌ ما ارئه‌ مثال‌ مي‌باشد.
موضوع‌ بررسي‌ فرار مغزها را بايد از ديدگاههاي‌، ديني‌، آموزشي‌، اجتماعي‌، سياسي‌ و اقتصادي‌ مورد توّجه‌ قرار داد، هرچند همه‌ اين‌ ديدگاهها آنچنان‌ با همديگر ارتباط‌ تنگاتنگ‌ دارند كه‌ تفكيك‌ آنها از هم‌ به‌ سختي‌ ميسر است‌ و اينكه‌ نگارنده‌ اين‌ زمينه‌ها را ظاهراً از هم‌ تفكيك‌ و تجزيه‌ مي‌نمايد بدين‌ جهت‌ است‌ كه‌ بهتر بتوانيم‌ شعاع‌ ديد را روي‌ اجزاء تفكيك‌ شده‌ متمركز نمائيم‌.    صفحه بعد>> 

تمام حقوق این سایت متعلق به آقای ناظم الرعایا می باشد.
طراحی و اجرا توسط شرکت فرابرد شبکه